امامزاده زید بن موسى در شهرستان قائن
- شناسه خبر: 44438
- تاریخ و زمان ارسال: 7 دی 1401 ساعت 07:53
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر

به گزارش بقاع خبر، مصالح و پیمانه بنا قدمت آن را به عصر صفویه مربوط میکند، لیکن کتیبههایی در بنا موجود است که تاریخ ساخت آن را به قرون اولیه اسلامی منتسب مینماید. ورودی اصلی مجموعه ایوانی در جبهه شمالی است که تزئینات بسیار زیبای مقرنس کاری و طاق جناغی دارد. در دو قسمت ایوان، داخل صحن، اتاقها و غرفههایی قرار دارند که در چهار ضلع امتداد مییابند و صحن مجموعه را محصور میکنند.
بناى اصلى، برج هشت ترک آجرى است که در جرز شمالى جبهة غربى آن، بخشى از یک کتیبة کوفى جالب که با آجر تراش اجرا شده، دیده مىشود که از اهمیّت هنرى و تاریخى خاصّى برخوردار است. بخش عمدة این کتیبه، در حدود دو دهه پیش ویران شده است. نحوة آجر چینى نماى خارجى، از ظرافت و دقّت فراوانى برخوردار است. در بالاى طرح هشت ضلعى بدنة برج، ساقهاى آجرى با شانزده ترک قرار دارد که گنبد بر روى آن استوار شده است. گنبد اصلى بنا در گذشته دارای تزئینات کاشیکاری با لعاب به رنگ فیروزهای و نقّاشیهای گل و بوته به رنگ سفید است که قسمتی از آن ویران گردیده و به جاى آن، گنبدى با اسکلت فلزى بر پا کردهاند. در کنار مقصورة گنبدخانه، سنگی خاکستری قرار دارد که مردم نسبت به آن باورهای ویژهای دارند.
در مقابل ورودى، سر درى با قوس جناغى است که در زیر آن، تزیینات مقرنس انجام گرفته است. داخل بنا داراى تزیینات سادهاى است. در قسمت کاربندى، چهار فیلپوش و چهار طاقنما در وسط آنها، پایة پوشش بنا را به وجود آورده است. با توجّه به آجر چینى و به خصوص کتیبة آجرى کوفى آن، بنا از آثار قرن چهارم یا پنجم دانسته شده که اگر بررسىها، گمانه زنىهاى لازم این امر را ثابت کند، از جمله بناهاى کم نظیر ایران به شمار مىرود. کفسازی آجر در بخشهایی از صحن بنا دیده میشود و در حال حاضر بنا دارای حوضی کوچک با دو باغچه و درختی در آن است که مردم به شاخ و برگش دخیل میبندند.
شرح حال امامزاده زید: اهالى محل، امامزاده را فرزند بلافصل امام موسى کاظم (و برادر امام رضا (مىدانند. براى بررسی صحّت این انتساب باید نخست مرورى بر زندگانى زید بن موسى(داشته باشیم. تا از تاریخ و محل وفات او مطّلع شویم، سپس محل وفات را با مزار کنونى تطبیق نماییم.
یکى دیگر از فرزندان امام موسى کاظم (، زید نام داشت که مادرش اُمّ ولد بود. تاریخ زندگانى او پیوسته با پیکار توأم بوده است. وى با ابوالسرایا ـ که براى بیعت گرفتن محمّد بن ابراهیم طباطبا در جمادى الاولی سال 199 هـ. ق در کوفه قیام نمود ـ به همراه برادرش ابراهیم بن موسى(همکارى کرد و آنگاه که ابو السرایا پیروز شد، زید را فرماندار اهواز قرار داد. او مأموریّت یافت که بصره را نیز تصرّف کند، در بصره به عبّاسیان حملة شدیدى کرد. آنها مخالفان خاندان علوى بودند. مورّخان نوشتهاند که زید خانههاى بنى عبّاسى را با اموال آنها به آتش کشید و نخلستانها را نیز آتش زد و به همین جهت او را زید النّار نامیدند. او بصره را به تصرّف خود در آورد.
پس از فتح بصره، عبّاسیان به خروش آمدند و از سوى خلیفة وقت تقویت شدند و حکومت شهرها را به دست گرفته و ابوالسرایا نیز شکست خورد و به دار آویخته شد. در این میان، حسن بن سهل از فرماندهان مأمون عبّاسى، با زید پیکار کرد، او را دستگیر نمود و دست بسته نزد مأمون در مرو فرستاد. موقعى که زید نزد مأمون فرستاده شد، مأمون به او گفت: اى زید، چرا خانههاى بنى عم خود را سوزاندى و خانههاى دشمنان ما (اُمیّه، ثقیف، عدى، باهله و آلزیاد) را وا گذاشتى؟ چون زید شوخ طبع بود در جواب گفت: از هر سوى اشتباه کردم و اگر بار دیگر دست پیدا کنم نخست از خانههاى دشمنان خود آغاز مىکنم، مأمون خندید و او را نزد برادرش امام رضا(فرستاد و گفت: گناه تو را به آن حضرت بخشیدم، حضرت او را سرزنش کرد و آزاد نمود و سوگند یاد کرد تا زنده است با او سخن نگوید.
مرحوم آیتى پس از ذکر مختصرى از شرح حال زید، مىنویسد: او همچنان در مرو بود، اما پس از شهادت حضرت رضا(قیام نمود و پس از زد و خوردهاى فراوان در دامنة کوه فروتق جهت استراحت اطراق کرد. اما متوجّه شد که سپاه دشمن او را محاصره کرده است. از اینرو پس از تلفات زیاد، به دشت آفریز قاین متوارى شد و در آنجا به دست دشمنان به شهادت رسید.
شیخ صدوق (در عیون اخبار الرضا (روایاتى ذکر مىکند که امام هشتم، زید را توبیخ و نکوهش کرده و فرموده تا زنده است با او سخن نگوید. باید گفت که این روایات از نظر سند ضعیف هستند. اگر چه برخى راویان مورد اعتماد هستند، اما راویان دیگرى وجود دارند که هویّت آنها معلوم نیست،
یا داراى ضعف هستند. پس به این روایات نمىتوان اعتماد کرد، به همین جهت هنگامی که علّامه سیّد محسن امین (به زید بن موسى (مىرسد، پس از نقل کلام شیخ مفید (گوید: «در عمومیّت کلام شیخ مفید (زید نیز داخل است» یعنى زید داراى فضیلت است. بنابراین، زید شخصى فاسد المذهب که از طریق حق و صواب بیرون رفته باشد، نیست.
او نه با (زیدیّه) و نه (واقفیّه) بوده است، بلکه نشانههایى وجود
دارد که تشیّع وى را تأیید مىکند.
دربارة تاریخ وفات و محل دفن زید، نزد مورّخان اختلاف است. برخى نوشتهاند: زید تا زمان خلافت متوکّل عبّاسى، زنده بود و در سامرا زندگى را بدرود گفت. بعضى گفتهاند: زید در روزگار مستعین باللَّه درگذشت. ابن شدقم نیز نوشته است که «او در یکى از روستاهاى اصفهان به نام (صلهد) از جهان چشم فرو بست. براى او بقعهاى ساخته شده و زیارتگاهى هم دارد» اما از آنجایی که تمام این اقوال از مورّخان متأخر نقل شده، لذا نمىتوان صحّت آنان را پذیرفت، بلکه ابو نصر بخارى متوفّاى بعد از سال 341 هـ. ق قائل است که مأمون عبّاسى او را در مرو مسموم و مقتول ساخته است. برخى نیز تصریح به وفات یا شهادت او در خراسان دارند. هم اکنون آرامگاهى که در شهرستان قاین در قریة آفریز قرار دارد، به او منسوب است و کرامات زیادى به او نسبت مىدهند.
انتهای پیام/ح
منبع : http://shrines.blog.ir/)