طلبیدن و توفیق زیارات ائمه اطهار (علیهم السلام)
- شناسه خبر: 18968
- تاریخ و زمان ارسال: 30 مهر 1396 ساعت 06:07
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر

به گزارش بقاع نیوز،زیارت کردن حرم مطهر امامان (ع) آرزوی همه شیعیان است، اما خود امامان باید بطلبند تا فردی افتخار ورود به حرم مطهر آنان نصیبش شود. یکی از این افراد خاص در این مسیر آقای حاج حسین مظلومی (ره) بوده است. یکی از اساتید، کرامتی را که در مورد ایشان در زیارت امام رضا (ع) بهره اش شده بود، چنین بیان می کرد: یک روز که آقای مظلوم به زیارت حضرت معصومه (س) می رود، در مسجد بالاسر، دو رکعت نماز می خواند و هدیه به امام رضا (ع) می کند، دو رکعت نیز به نیت امام حسین (ع) و دو رکعت هم به نیت حضرت عباس (ع) هدیه می کند. آقای مظلوم می گوید: بعد از نماز، سیدی کنارم نشست و بدون مقدمه گفت: «دوست داری به زیارت امام رضا (ع) بروی؟» جواب دادم: «بله، بسیار دوست دارم ولی امام رضا (ع) باید عنایت کنند و مرا بطلبند.» او می گوید: آن مرد پس از شنیدن پاسخ من، رفت و من نیز از حرم خارج شدم، در حالی که همه حواسم به سخن آن مرد بود و با خود می گفتم: باید سخن این مرد را به فال نیک بگیرم؛ شاید امام مرا طلبیده باشد. آن گاه دارایی جیبم را شمردم و دیدم با پول من، حتی تا تهران هم نمی توان رفت.
بیرون از حرم، مینی بوس های تهران ایستاده بودند، راننده یکی از ماشین ها گفت: «تهران می روی؟ بیا سوار شو.» گفتم: «می خواهم به تهران بروم، اما کمتر از کرایه شما همراهم است و از آن گذشته، می خواهم نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم (ع) پیاده شوم.» راننده قبول نکرد؛ پس از مدتی وقتی دید مسافری نیست، گفت: «بیا سوار شو.» من هم سوار شدم، این در حالی بود که به خانواده خبر نداده بودم. وقتی به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) رسیدم شب جمعه بود، دعای کمیل می خواندند. من هم دعای کمیل را خواندم و تا صبح در حرم ماندم. صبح بعد از دعای ندبه، شخصی کنارم نشست و گفت: «این پول برای شماست تا با آن به زیارت امام رضا (ع) بروید.» من از سخن او تعجب کردم و پول را نپذیرفتم، اما او بسیار اصرار می کرد؛ از این رو گفتم: «باید استخاره کنم و اگر خوب آمد، پول را از شما می پذیرم» آن شخص که از پاسخ استخاره مطمئن بود، پیشنهاد من را قبول کرد. من هم استخاره کردم چون خوب آمد، به ناچار پول را قبول کردم.
پولی که پذیرفته بودم مبلغ زیادی بود؛ از طرفی هم با خود گفتم: اگر در این راه طولانی همسفری داشته باشم راحت تر سفر خواهم کرد؛به همین سبب، نزد یکی از دوستانم که در شهر ری مغازه داشت رفتم و از او خواستم برای زیارت امام رضا (ع) همسفرم باشد و گفتم که: هزینه سفرش را هم پرداخت خواهم کرد. او پذیرفت و با هم به سمت مشهد حرکت کردیم.
وقتی به مشهد رسیدم، از دوستم جدا شدم و تنها به زیارت امام رضا (ع) رفتم. با خود گفتم: اگر به راستی آقا دعوتم کرده باشند، باید جواب سلامم را بدهند. با توجه خاصی سلام دادم، اما پاسخی نشنیدم. دلم شکست و با خود گفت: یک بار دیگر خدمت آقا سلام می کنم و اگر جواب ندادند به این معناست که ایشان مرا دعوت نکرده اند و من هم بازخواهم گشت و وارد حرم نمی شوم. بار دیگر سلام دادم، ولی باز هم پاسخی نشنیدم. با ناامیدی قصد بازگشت داشتم که ناگهان شخصی صدایم کرد و گفت: «آقای مظلوم! چرا می خواهی برگردی؟»
ماجرای آمدنم به مشهد را برای او شرح دادم و عدم پاسخ امام را گفتم. آن مرد لبخندی زد و گفت: «جواب سلام واجب است؛ مگر می شود امام جواب سلام کسی را ندهد؟ این شما هستید که پاسخ را نمی شنوید.» او دستم را گرفت و مرا همراه خود به زیارت برد. در راه نیز با من صحبت کرد و قانعم کرد. با او همراه شدم و با هم نزدیک حرم، منزلی برای اقامت گرفتیم. چند روز بعد گفت: «آقای مظلوم! دوست داری به مدینه بروی و قبر پیامبر اکرم (ص) را زیارت کنی؟» گفتم: «آری، خیلی دلم می خواهد.» او دست مرا گرفت و همان لحظه خود را در مدینه دیدم. پس از مدتی گفت: «آیا دوست داری به زیارت حرم مقدس حضرت امیرمؤمنان علی (ع) در نجف برویم؟» من موافقت کردم و دستم را در دستش قرار داده، خود را اطراف حرم حضرت امیر (ع) دیدم. مدتی بعد، مرا به زیارت کربلا دعوت کرد و همراه هم به کربلا رفتیم. پس از آن، دستم را گرفت و به کاظمین و زیارت قبر مطهر امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) برد و سپس به سامرا رفتیم.
عجیب آن که در این سفرها، نه تشنه می شدم نه گرسنه و نیازی هم به خواب نداشتم. وقتی به خودم آمدم، دریافتم که سیزده روز است از قم خارج شده ام و خانواده از من بی خبرند. آن مرد، نظرم را درباره بازگشت به قم پرسید و چون موافقت کردم، خود را اطراف حرم حضرت معصومه (س) دیدم. پس از سیزده روز به خانه بازگشتم و در جواب خانواده که بسیار نگرانم شده بودند، تنها گفتم که: به زیارت امام رضا (ع) رفته بودم.
این همه توجه و لطف، تنها به سبب چند رکعت نماز کوتاه البته با اخلاص است که از سوی ائمه (ع) انجام می شود. آنها پاسخ سلام زیارت های ما را می دهند و اگر لیاقت لازم را بیابیم، کرامت های بسیاری از آنها مشاهده خواهیم کرد.
به نقل از:
۱-محمد علی لک آبادی، دلشدگان-شرح و کرامات اولیاء الهی صص. ۱۰۹-۱۰۷٫
۲- منتهی الامال، بخش معجزات امام جواد (ع)
۳-کتاب «در کوچه عشق»
گرداوری کننده: مریم قرایی