ریشه مشکلات روحی و رفتاری در جامعه چیست؟
- شناسه خبر: 43499
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۱۲
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر
به گزارش بقاع خبر، امروزه برخی از پزشکان و روانشناسان، در مطالعات و بررسیهای بالینی خود، بر این باورند که بسیاری از بیماریهای جسمی در انسان ناشی از غصهها، کینهها، احساس فقر، نابرابریها در جامعه و… است.
امیرمؤمنان در خطبه صفین، بیماریهای روانی در میان مردم و یا متولیان را به روندی مرتبط میداند که در شکاف میان حاکمیت و مردم ایجاد شده است. وَ کَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ
مرحوم خویی در شرح این بخش از خطبه، علل و امراض را ناشی از بیماریهای روانی دانسته و معتقد است: بیماریها در انسان، از برخی ویژگیهای ناپسند در او نظیر کینه و حسد و دشمنی و امثال آن ایجاد میشود و همچنین گفته میشود که هر عمل زشتی که از انسان صادر میشود، به اشکالی نظیر بیماریها یا دیدگاههای فاسد خودنمایی میکند.
امروزه بشر نیز به تجربه دریافته است که هر چه در روابط میان دو نفر، عنصر «عقلانیت» و «احساس انعطاف، فهم و تعامل مشترک» بیشتری حاکم باشد، احساس ناامنی، ترس و وحشت در آنان کمتر بوده و آرامش و متقابلاً اطمینان بیشتری در میان آنان حکمفرما خواهد بود.
وقتی مردم در یک نظام سیاسی نتوانند مطالبات و حقوق مصرح خود را استیفاء کنند؛ مسیرهای مختلفی را برای اقناع حاکمیت و یا دولت تجربه میکنند؛ تظاهراتی از نارضایتی نرم و سخت تا شورش، اغتشاش و طغیان خودنمایی خواهد کرد. متقابلاً حکام و دولتمردان نیز اگر نتوانند مردم را به سیاستهای درست یا غلط خود ترغیب کنند؛ سختگیری بیشتری بر مردم اعمال میکنند.
اما این تعامل متقابل اگر به نتیجه نرسد، هم جامعه دچار بیماری میشود و در حکام اختلال رفتاری دیده میشود و هم در مردم. به عبارت دیگر، هر چه در میان مردم و حاکمان یک کشور، تعامل بیشتری وجود داشته باشد؛ بیماریهای روانی (و حتی جسمی) کمتری باید دیده شود؛ برای همین است که افزایش «امید به زندگی» یکی از فاکتورهای توسعه کشورهاست.
مراجعه بیشتر مردم به مراکز بهداشتی و درمانی (اعم از جسمی یا روانی) و یا تظاهرِ فراوان اختلالات هنجاری نظیر مشاجره و نزاع، کاهش سطح تحمل، افزایش پروندههای قضایی و… همگی حکایت از این دارد که تعامل مطلوب و مثبتی بین مردم و حاکمیت وجود ندارد.
پس به گفته امیر بیان در این خطبه؛ پیش از بروز بیماریهای روانی در میان مردم و یا مسئولان و قبل از نمودار شدن کبر، غرور، کینه، حسد، انحصار طلبی، استبداد و مانند آن (عِلَلُ النُّفُوسِ) چند اتفاق بزرگ دیگر افتاده یا خواهد افتاد:
۱): یکدلی و وحدت کلمه و به عبارتی تعامل مثبت میان مردم و دولت کاهش یافته و در دیدگاه طرفین نسبت به هم، اختلاف بوجود آمده یا خواهد آمد. اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ الْکَلِمَهُ
۲): نشانههایی از جور و ظلم حاکمیت بر مردم، مردم بر مردم، و یا مردم بر حاکمیت آشکار شده یا خواهد شد. وظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْر
۳): دغل بازی و چاپلوسی و ریاکاری در دینداری متولیان امور و یا در میان مردم افزایش یافته یا خواهد یافت. وَ کَثُرَ الْإِدْغَالُ فِی الدِّینِ
۴): عمل به سنتها و آئینهای ملی و مذهبی و البته قوانین موضعه، متروک شده یا خواهد شد. وَ تُرِکَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ
۵): اداره امور اجرایی در کشور و یا همکاری و همراهی مردم با خود، نه بر اساس قانون و نه بر اساس تقوی و خداترسی؛ بلکه بر اساس تمایلات نفسانی انجام شده یا خواهد شد. فَعُمِلَ بِالْهَوَی
۶): احکام و دستورات خدا یا کنار گذاشته و تعطیل خواهند شد و یا تأثیر آن از بین خواهد رفت. وَ عُطِّلَتِ الْأَحْکَامُ
پایان پیام/ح