درگذشت آیت اللَّه سید محمود طالقانی (۱۳۵۸ ش)
- شناسه خبر: 28113
- تاریخ و زمان ارسال: 19 شهریور 1399 ساعت 06:50
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر

آیت اللَّه طالقانی، پس از پیروزی انقلاب، به ریاست شورای انقلاب برگزیده شد و در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، به نمایندگی مردم تهران انتخاب گردید. این مبارز نستوه، در اوایل مرداد ۱۳۵۸، از سوی امام خمینی، به امامت جمعه مردم تهران منصوب شد و آخرین نماز جمعه ایشان در سالگرد کشتار خونین ۱۷ شهریور، در بهشت زهرا برگزار گردید.
آیت اللَّه طالقانی در کنار سالهای متمادی مبارزه، از فعالیتهای علمی غافل نگردید و آثار متعددی را به وجود آورد که تفسیر پرتوی از قرآن در ۶ جلد، پرتوی از نهجالبلاغه، آزادی و استبداد، درسی از قرآن و درس وحدت، از آن جمله اند. سرانجام این عالم بزرگ و مبارز انقلابی در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در ۶۹ سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی باشکوه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
آیتالله سید محمود طالقانی در روز شنبه، چهارم ربیع الاول ۱۳۲۹ ق. در روستای «گلیرد» طالقان به دنیا آمد. طالقانی جزء یکی از علمای بزرگ ایران میباشد که در پیروزی انقلاب اسلامی زحمات و مبارزات فراوانی انجام دادند و در پیروزی انقلاب نقش بسزایی را ایفا کردند. طالقانی ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در تهران درگذشت.
آیتالله سید محمود طالقانی از تولد تا آرمیدن در بهشت زهرا
زندگی خصوصی
در روز شنبه، چهارم ربیع الاول ۱۳۲۹ ق. صدای نوزادی در فضای خانه ساده آیتالله سید ابوالحسن طالقانی پیچید که نامش را «محمود» گذاشتند. سید محمود دوران کودکی را تا ده سالگی در روستای «گلیرد» طالقان سپری نمود و همانجا خواندن و نوشتن و مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و در مکتب پدر- که عالمی سیاستمدار بود- مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست.
او سپس همراه خانواده به تهران رفت که همزمان بود با دوران دیکتاتوری رضاخان و مبارزه روحانیون علیه وی و این نقشی بسزا در شکل گیری فکر سیاسیاش داشت و از همان هنگام او را وارد میدان مبارزه با ستم کرد.
فرزند حوزه
دانش پژوه جوان در نوزده سالگی برای فراگیری بیشتر و دقیقتر علوم اسلامی به قم رفت و از درس استادانی بزرگ، چون آیتالله حجت و آیتالله خوانساری بهره فراوان برد. مدتی نیز برای بهرهگیری از درس علمای برجسته نجف، راهی آن مرکز بزرگ علمی شد؛ اما دوباره به قم و مدرسه فیضیه برگشت.
پرداختن به دانش هیچگاه او را از توجه به مسائل سیاسی- اجتماعی دور نکرد. آری فضای پر از معنویت فیضیه به او درسها آموخت و از وی، اندیشمندی مبارز و خستگی ناپذیر ساخت.
اجازه اجتهاد
آیتالله طالقانی پس از سالها تحصیل در قم، از آیتالله حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، اجازه اجتهاد گرفت و با عزمی راسخ و گامی استوار، راهی تهران شد و در مدرسه عالیشهید مطهری (سپهسالار سابق) به آموزش علوم اسلامی پرداخت. او که از مدتها پیش درد جامعه و مردم را حس کرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلام و قرآن میدانست، با برقراری جلسات تفسیر قرآن در راه گام نهاد.
مبارزات سیاسی
در گزارش های مرتبط با زندگی آیت الله طالقانی آمده است: روزی در چهار راه «گلوبندک» تهران، بین زنی مسلمان و ماموری مزدور درگیری بوجود آمد و سعی داشت چادر را از سر زن مسلمان برگیرد؛ ولی او مقاومت میکرد. آیتالله طالقانی که از آنجا در حال عبور بود با صحنه کشمکش آنان روبرو گشت؛ از این رو با مامور گلاویز شد و آن زن را از چنگش رها ساخت. به دنبال این درگیری، بیگانه پرستان، آقای طالقانی را به جرم اهانت به مقامات بلند پایه کشوری بازداشت و به شش ماه زندان محکوم کردند.
با سقوط رضاخان و بر سر کار آمدن شاه جوان و بی تجربه، فضای فعالیتهای فرهنگی و سیاسی تا اندازهای باز شد؛ در این هنگام آیتالله طالقانی برای آشنایی هر چه بیشتر نوجوانان و جوانان با معارف اسلامی، به تشکیل «کانون اسلام» دست زد و برای فراگیر کردن فعالیت زیر بناییاش به انتشار مجله «دانش آموز» از طرف کانون، همت گماشت.
افشاگری علیه استعمار
به دنبال پایه گذاری نهضت ملی نفت به رهبری آیتالله کاشانی و حرکت یکپارچه مردم در پشت سر او، برای ستاندن حق خویش از انگلیس غارتگر، آیتالله طالقانی همگام با قهرمان مبارزه، علیه استعمار به قیام پیوست و یکی از یاران نزدیک آقای کاشانی در این راه شد و با زبان گویا و برنده خود به افشاگری و روشنگری پرداخت.
یار فدائیان اسلام
پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آنگاه که رژیم کودتایی جای پایش را محکم کرد و به انتقام جویی از فدائیان اسلام پرداخت، در چنین زمان حساسی، آیتالله طالقانی آنها را در خانهاش پناه داد؛ ولی با مشکوک شدن ماموران به منزل وی، شهید نواب و یارانش، آنجا را ترک کردند. از این رو وقتی ساواک به آن خانه هجوم برد، کسی از فدائیان را در آن نیافت. با این حال آقای طالقانی را دستگیر و بازداشت کرد. اما چون مدرکی علیه وی بدست نیاورد، پس از مدتی آزادش نمود.
او در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ ش. نیز وقتی که شهید نواب، مورد تعقیب قرار گرفت، وی را در روستاهای اطراف طالقان پناه داد.
تاسیس نهضت مقاومت ملی
در محیط خفقان ستم شاهی، مسجد هدایت، سنگر مبارزه آیتالله طالقانی علیه رژیم پلیسی پهلوی بود و حدود سی سال سخنان آتشین مجاهد نستوه، به اجتماع این مسجد شور و گرمی میبخشید و تشنگان حقیقت را سیراب میکرد.
پس از روی کار آمدن دوباره محمدرضا پهلوی با کودتای ۲۸ مرداد و به کمک سازمان جاسوسی آمریکا، عدهای از مبارزان از جمله آیتالله طالقانی با انگیزه مذهبی و ملی، برای ادامه دادن مبارزه، با نهضت مقاومت ملی را بنیان نهادند.
نهضت، فعالیتهای پیگیری داشت تا این که در سال ۱۳۳۶ ش. ساواک با یورشی سنگین، عدهای زیادی از اعضایش را دستگیر و زندانی کرد و به این ترتیب آقای طالقانی نیز دستگیر و روانه زندان گردید و بیش از یک سال در زندان بسر برد.
تاسیس نهضت آزادی
او پس از آزادی به منظور ایجاد یک کانون مبارزه با هدف مذهبی و برای مخالفت آشکار با شاه و نزدیک کردن دو قشر دانشگاهی و حوزوی به یکدیگر، با همکاری عدهای «نهضت آزادی» را تاسیس کرد.
روشنگری بر علیه حکومت شاه
در تابستان ۱۳۳۹ ش. رژیم کودتایی برای قانونی جلوه دادن حکومت و سلطه خویش در صدد برگزاری انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی به صورت فرمایشی بود که مجاهد نستوه در سنگر مسجد هدایت برای رو کردن دست بازیگران صحنه سیاسی کشور به سخنرانی پرداخت.
رژیم برای جلوگیری از رسوایی بیشتر درب مسجد هدایت را بست؛ از این رو محل سخنرانیها از مسجد به منزلی منتقل شد و ده روز آخر ماه صفر، آیتالله طالقانی و شهید مطهری به بررسی مسائل سیاسی- اجتماعی و افشاگری علیه حکومت پرداختند.
سیام تیر ماه ۱۳۳۱ یادآور حماسه کم نظیر ملت ایران علیه دولت چهار روزه قوام بود که او را مجبور به استعفا کرد. به همین دلیل، پس از کودتای ۲۸ مرداد، رژیم برای محو آن روز از یادها تلاش بسیار کرد.
نه سال از آن حرکت حماسی آیتالله کاشانی و ملت گذشته بود و آقای طالقانی در نظر داشت، آن شجاعت و فداکاری را در یادها زنده گرداند و سالگردی برای شهدای سیام تیر بر پا کند. حکومت پهلوی، نخست با خارجی خواندن برگزار کنندگان آن، قصد جلوگیری از اجتماع مردم را داشت و، چون از این ترفند سودی نبرد، در شب برگزاری مراسم در حرم حضرتعبدالعظیم علیهالسلام، نیروهای امنیتی به شرکت کنندگان حمله برده، عدهای را دستگیر کردند و آیتالله طالقانی در اعتراض به این حمله، همراه دستگیر شدگان به شهربانی رفت و در آنجا نیز بر خلاف نظر رئیس شهربانی، با دیگران وارد زندان شد که پس از دو روز، پلیس با حیلهای او را از زندان خارج کرد.
همراه امام خمینی (ره)
در سال ۱۳۴۱ ش. به دنبال حرکت امام خمینی رحمهاللهعلیه علیه انقلاب سفید شاه، آیتالله طالقانی رحمهاللهعلیه نیز برای برداشتن نقاب از چهره نوکران استعمار به افشاگری دست زد. رژیم سرسپرده که مصمم به اجرای برنامه دیکته شده از سوی آمریکا بود، آقای طالقانی را دستگیر و روانه زندان کرد.
چند ماهی از دستگیری مجاهد نستوه گذشت، اما رژیم پهلوی در پی دستاویزی بود تا او را مدت طولانی تری در زندان نگه دارد. از این رو پیش از فرارسیدن ماه محرم ۱۳۴۲ ش. وی را آزاد کرد تا با توطئهای جدید، دوباره او را راهی زندان کند؛ نقشه این بود که مقداری مواد منفجره را در خانهاش پنهان نماید، آنگاه او را به جرم تهیه و نگه داری مواد منفجره، به عنوان یک شورشی تروریست دستگیر نموده، به پای میز محاکمه بکشاند.
اگر چه آیتالله طالقانی پی برده بود که این عمل رژیم باید در راستای توطئهای باشد، اما با این حال تصمیم گرفت در ماه محرم، یزیدیان زمان را رسوا کند. او در مسجد هدایت به بیان واقعیتهای جاری کشور و آنچه در زندان میگذشت، پرداخت و شاه را با انقلاب سفیدش مورد شدیدترین حملات قرار داد و با استفاده از سخنان سرور شهیدان کربلا، مردم را به قیام علیه حکومت پهلوی فرا خواند. سخنرانی او یازده شب ادامه یافت و، چون آگاه شد که ساواک، فردا شب تصمیم به دستگیریاش دارد، به لواسانات رفت.
انتشار اعلامیه بر علیه شاه
به دنبال دستگیری امام در شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (شب دوازدهم محرم) و قتل عام مردم در روز پانزده خرداد، اعلامیهای با عنوان «دیکتاتور خون میریزد» در سرتاسر ایران منتشر شد که شاه را بیش از پیش رسوا کرد. ساواک، آیتالله طالقانی را سبب انتشار اعلامیه دانست و در تعقیب او به لواسانات هجوم برد و مجاهد نستوه برای در امان ماندن مردم از اعمال جنون آمیز ساواک، از اختفا بیرون آمد و خودش را تسلیم کرد و به این ترتیب دوباره در ۲۳ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر شد و بعد از چهار ماه بازداشت، در ۳۰/ ۷/ ۱۳۴۲ در بیدادگاه نظامی محاکمه گردید و پس از بارها محاکمه در ۱۶/ ۱۰/ ۱۳۴۲ به ده سال زندان محکوم شد.
فعالیت در زندان
طالقانی در زندان با وجود شکنجههای بی رحمانه، به برقراری جلسات تفسیر قرآن، نهجالبلاغه و تاریخ اسلام برای زندانیان مسلمان همت گماشت و برای ایجاد وحدت بین مبارزیان مسلمان نخستین نماز جماعت را در زندان بر پا نمود و استقامت وصف ناپذیرش در برابر شکنجههای خون آشامان ساواک، مایه قوت قلب دیگر زندانیان بود. سرانجام رژیم پلیس پهلوی بر اثر فشار افکار عمومی و واکنشهای بین المللی به ناچار او را در سال ۱۳۴۶ ش. آزاد کرد.
وی در سال ۱۳۵۰ نیز دستگیر و به مدت سه سال در شهر زابل تبعید شد و سپس به بافت اعزام و پس از مدتی آزاد شد.
تلاش برای اتحاد جهان اسلام
آیتالله طالقانی از زمره متفکرانی بود که گامهایی برای اتحاد جهان اسلام برداشت. او در کنفرانسهای متعددی، گاه به عنوان نماینده شخصیتهای بزرگی، چون آیتالله کاشانی وبروجردی و گاه به طور مستقل، شرکت نمود.
وی در حمایت از تاسیس «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه» که توسط آیتالله بروجردی با همکاری اندیشمندان «الازهر» مصر بود بویژه «شیخ محمد شلتوت» ایجاد شده بود، نوشت:
«راه تقریب، که جمعی از علمای بیدار و مجاهد پیش گرفتهاند همین است که با نور تفکر، محیط ارتباط اسلامی را روشن سازند و با نوک قلم، باقیمانده ابرهای تاریک را از افق فکری مسلمانان زایل گردانند تا وحدت واقعی پایه گیرد، نه اتحاد صوری و قراردادی.»
دفاع از ملت فلسطین
در ۲۵/ ۲/ ۱۳۲۷ ش. همزمان با خروج آخرین سرباز انگلیس از خاک فلسطین، «بن گورین» رئیس یکی از سازمانهای صهیونیستی، خبر شوم تاسیس دولت اشغالگر اسرائیل را اعلام کرد. از آن تاریخ به بعد، تلاشهای گستردهای در ابعاد مختلف برای حمایت از حقوق مردم فلسطین صورت گرفته است.
آیتالله طالقانی نیز از مبارزانی بود که هرگز در برابر این تجاوز، سکوت نکرد و در کنفرانسهای متعدد از حق ملت فلسطین دفاع کرد. وی در خطبه نماز عید فطر سال ۱۳۴۸ ش. به مساله فلسطین پرداخت و ضمن آگاه کردن مردم از وضعیت مسلمانان فلسطین یادآوری مسؤولیت آنان در این مبارزه، از آنها خواست تا فطریه خود را برای کمک به مبارزان مسلمان هدیه کنند.
با گسترش این حرکت نو، در سال بعد همگام با نمازگزاران مسجد هدایت، نماز گزاران حسینیه ارشاد و تعدادی از مساجد با راهنماییهای آیتالله مطهری و عدهای دیگر، فطریه خود را به مبارزان فلسطینی هدیه کردند.
در آستانه پیروزی
نفسهای رژیم به شمارش افتاده بود و خزان عمرش فرا میرسید؛ دستگاه حاکم از هیچ جنایتی شرم نداشت، از این رو آیتالله طالقانی را در پاییز ۱۳۵۴ برای انتقامی سخت، بار دیگر دستگیر کرد.
آقای طالقانی دو سال بدون محاکمه، سختترین شکنجههای روحی و جسمی را در زندان تحمل نمود و در سال ۱۳۵۶ ش. رژیم برای جلوگیری از فشارهای بین المللی، به جهت مشخص نبودن جرم و مدت محکومیت او، وی را با وجود کهولت سن و ضعف جسمانی به ده سال زندان محکوم کرد.
او سه سال را با بدترین شرایط در زندان گذراند. سلولش یک سلول کوچک و نمور بود که حتی پنجره کوچک آن با رنگ سیاه آغشته بودند و در طول شبانه روز، فقط یک ساعت برای انجام نظافت وی را به حیاط کوچک پشت زندان میبردند.
به دنبال عقب نشینی رژیم در مقابل موج اعتراضات مردم مسلمان، در پاییز ۱۳۵۷ ه. ش. بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد گردیدند که از آن جمله آیتالله طالقانی بود.
تلاشهای نهایی
آیت الله طالقانی در هشتم آبان ۱۳۵۷ آزاد شد و در جمع انقلابیون پر شور مسلمان قرار گرفت و در نخستین پیامش مردم را به وحدت و پیروی از رهبری یگانه امام فراخواند.
محرم سال ۱۳۵۷ ش. (آذر ماه) برای انقلاب لحظه حساس و سرنوشت سازی بود. آیتالله طالقانی همگام با امام، برای شدت بخشیدن به قیام مردم، در اول محرم با بهرهگیری از سخن آغازین امام حسین علیهالسّلام در نهضتش، پیامی حماسی برای ملت ایران فرستاد که منجر به راهپیماییها و اعتصابات گستردهای گردید.
او برای وارد کردن ضربات نهایی بر پیکر رو به زوال حکومت پهلوی، تصمیم گرفت همراه امام، پیامی دیگر به مناسبت روز تاسوعا (نهم محرم) صادر کند و از این رو، بدون توجه به اخطارهای پی در پی مقامات دولتی و حکومت نظامی مبنی بر منصرف شدن از فرستادن پیامهای انقلابی، در روز چهارم محرم پیامی دیگر برای ملت ایران فرستاد و اعلام کرد که خود نیز در راهپیمایی روز تاسوعا شرکت خواهد نمود.
این اعلامیه همراه پیام امام و تاکید دیگر رهبران روحانی، غوغایی بپا کرد به طوری که در تهران حدود چهار میلیون نفر به خیابانها ریختند و حمایت خود را از رهبری امام خمینی رحمهاللهعلیه و برقراری حکومت اسلامی اعلان نمودند.
اطاعت از امام خمینی (ره)
پس از ورود امام به ایران و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، آیتالله طالقانی پشت سر ایشان قرار گرفت و بازویی توانا برای آن رهبر الهی گردید و اطاعت از حضرتش را بر همه واجبمیدانست، بالاتر از اینها پیر مجاهد، امام را نعمتی عظیم از جانب خداوند برای ملت ایران میشمرد و قدردانی نکردن از آن را سبب دچار شدن به عذاب الهی میدانست و در مقابل بدخواهان و گروههای تفرقه افکن- که تلاش میکردند تا وانمود سازند که او نظر مثبتی درباره رهبری امام ندارد- قاطعانه ایستاد و میفرمود: این مخلصی که نسبت به رهبری ایشان بارها و بارها نظر دادهام و رهبری قاطع ایشان را برای خودم پذیرفتهام و همیشه سعی کردم که از مشی این شخصیت بزرگ و افتخار قرن با اسلام، مشی من خارج نباشد.
نماینده مردم تهران
به دستور امام پیش نویس قانون اساسی جدید فراهم گردید و انتخابات مجلس خبرگان به منظور بررسی نهایی آن برگزار شد و آیتالله طالقانی به عنوان نماینده اول مردم تهران در مجلس خبرگان تعیین گردید. او با وجود تمام مشکلات و بیماری، این مسئولیت سنگین را پذیرفت و در سنگر مجلس به پاسداری از ارزشهای انقلاب و خون شهیدان پرداخت.
برپایی نماز جمعه
با برپایی حکومت جمهوری اسلامی، او به واسطه یکی از شخصیتها، برگزاری نماز جمعه در سر تا سر ایران را به امام پیشنهاد کرد که با موافقت وی، این مراسم وحدت بخش در سرتاسر میهن اسلامی برگزار گردید.
به این ترتیب نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیتالله طالقانی در پنجم مرداد ۱۳۵۸ در دانشگاه تهران بر پا شد و بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت کردند. او هفت نماز جمعه را اقامه کرد که آخرین آن در بهشت زهرا، در شانزدهم شهریور سال ۱۳۵۸ بود.