چشم انتظار در فراق او ، نجوا با امام زمان (عج)
- شناسه خبر: 25437
- تاریخ و زمان ارسال: 29 فروردین 1399 ساعت 03:41
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر
بقاع خبر: جمعه روز موعود است که عاشقانش به انتظار می نشینند تا ؛ بیاید مهدی / بگوید تکبیر / بستاند حق را / به پایان برساند شب را / انشاءالله .
یا امام زمان عجل علی ظهورک
ای نگاهت طوفان /اسوه گاه ایمان / از کدامین نسلی؟ از تبار نگه پنجره ای یا انسان /
ازکدامین نسلی / که نبوغ هستی / با تو بسته پیمان
خاکزادی یا که از نسل حضوری شهره ی افلاکی
وامدار خاکی / یا زمین وام ستاند از نگهت
از کدامین نفسی / نفس صبح سپید /یا نفسی که ز دل خاک دمید
..ومن و پنجره می آشوبیم/ که سواری نرسید /پلک ها لغزیدند/اشک ها غلتیدند و از آن نوگل امید دمید
نگران استاده است قاب هایی خالی / چشم هایی که افق داند و بس /که فقط خاطره ی آمدنت را نگرد
شوق آدینه به آدینه به خود می گوید بعد آدینه ی بعد/ و هزاران سال است که زمین منتظر است
باز نجوا دارد باد با گوش درخت / که کسی می آید که کسی می آید
هستی از آمدنت با خبر است/ هستی از امدنت باخبر است.
زینب جعفر نژاد
یا امام زمان عجل علی ظهورک
به کجا چنین شتابان، سحرای نسیم جاری
گذری به باغ ما کن که دم مسیح داری
به کدام امیدواری در دوستان بکوبم
غم خویش با تو گویم که طبیب غمگساری
به خدا اگر بیایی اثر از خزان نماند
تو نهایت امیدی تو بدایت بهاری
چه شود که گاهگاهی نظری کنی به حالم
که به جان بی قراران همه راحتی، قراری
دل دردمند ” دانش ” نظر از تو بر نگیرد
که میان دوستانش تو یگانه دوستداری
یا امام زمان عجل علی ظهورک
مولای مهربان من!
گفتند صبح آمدنت صبح دیگری است/
صبحی که در ادامه اش از هرچه شب بری است/
گفتند صبح جمعه ای از راه می رسی/
جمعه برای آمدنت صبح بهتری است/
هر هفت روز هفته ام از اشک پرشده/
چشمم درون بستری از اشک بستری است/
از شنبه تا سه شنبه و جمعه… کدام صبح؟
گفتند آمدنت صبح دیگری است…..
سمیه افشاری
یا امام زمان عجل علی ظهورک
باز در انتظار روی چو ماهت نشسته ام
باز در حسرت دیدار خورشید دلشکسته ام
اشکم به گونه بلغزید و باز می گریم
جانم به لب رسید ز فراق یار و خسته ام
ترسم به اسمان نرود ناله های این حزین
زین گوشه ی زمین پست که اندر نشسته ام
قلبم چو خون شده ز فراق یار مهربان
دانم ز نا پاکی قلبم ره ببسته ام
ای دل امان بده که دمی با یار بگذرد
زانرو که ز فراقش زنجیرها گسسته ام
جانا به جان رسید ز فراقت جان ما بیا
داند خدا که ز هجرت دلشکسته ام
یا امام زمان عجل علی ظهورک
هر کجا سلطان رود دورش سپاه و لشگر است
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشگر است
با خبر باشید ای چشم انتظاران ظهور
بهترین سلطان عالم از همه تنها تر است…
ساجده باقر زاده
یا امام زمان عجل علی ظهورک
نگاه کن به قلب من که سرخ از غرور توست
نگاه کن به چشم من، به راه تا عبور توست
نگاه کن به جان من، در انتظار جمعه ای ست
که وعده داده اند و گفته اند ظهور توست . . .
آزاده حسین زاده