به مناسبت ۸ شوال سالروز تخریب بقیع
- شناسه خبر: 18569
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۲ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۴:۰۴
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر
به گزارش بقاع نیوز( نقل از مفدا)، منابع تاریخی گواهی میدهد که پیش از هجرت، مردم مدینه اجساد مردگان خود را در دو گورستانِ «بنی حرام» و «بنی سالم» و گاهی نیز در منازل خود دفن میکردند.( تاریخ حرم ائمّه بقیع، ۶۱) لیکن با هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید و به مرور زمان و با دفن اجساد تعدادِ زیادی از صحابه و تابعین و نیز همسران و دختران و فرزندان و اهلبیت رسول الله(صلی الله علیه وآله) از اهمیت ویژهای برخوردار شد.( مدینه شناسی، ۱/۳۲۱) و گورستانهای پیشین، رفته رفته به حالت متروکه در آمد و از میان رفت.
در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده است «اسعد بن زراره» و از مهاجرین «عثمان بن مظعون» بوده است. پس از فوت ابراهیم فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن حضرت به صحابه فرمودند ابراهیم را به سلف صالح ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید. پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقهمند شدند پیکر اقوام و عشیره خود را در آنجا دفن کنند و هر یک از قبایل مدینه درختان و ریشههای بخشی از بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند. در روایت آمده است که: رسول الله(صلی الله علیه وآله) به دستور خداوند، کنار این قبرستان حضور می یافت و به مدفونین آن سلام میکرد و برای آنان از خداوند آمرزش میطلبید(اصول کافی، ۴/۵۵۹)
به گزارش مفدا، بقیع را از آن رو «بقیع الغرقد» نامیده اند که نوعی درخت خاردار در آنجا میروییده و نامش «غرقد» بوده است. سپس آن درخت از میان رفت اما نامش ماندگار شد.(لسان العرب، ۱/۴۶۲) بقیع تا یکصدسال پیش، دیوار و حصاری نداشت، اما اکنون با دیواری بلند محصور گشته و از گذشته تاکنون مسلمانان از هر فرقه و مذهبی، پس از زیارت پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) به اینجا آمده، اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و دیگر آرمیدگان در این گورستان را زیارت میکنند. قبر امامان معصوم(علیهم السلام) و تعداد دیگری از دفن شدگان در بقیع نیز دارای قبه و سایبان بوده، که در حمله وهابیان تخریب گردید و اکنون این قبرستان به صورت فضای باز و سادهای درآمده و تنها برخی از قبور از دیوارههای کوتاهی برخوردار است.
ساخت حرم و بارگاه برای مدفن ائمه اطهار(علیهمالسلام)
ساخت حرم و بارگاه در بقیع در چند مرحله صورت گرفت. پس از زمان بنیامیه که شیعیان در سختترین شرایط به سر میبردند و حتی جرأت اظهار عقیده خود را نداشتند عباسیها به روی کار آمدند و در این زمان بود که شیعیان به آزادیهایی دست یافتند، تا جایی که سفاح به حقانیت امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) اعتراف کرد و اقدام به بازگرداندن فدک به بنیالحسن نمود. طبیعی است در چنین شرایط و با برداشته شدن همه موانع، شیعیان خاندان عصمت و به ویژه سادات بنیالحسن در تعمیر و توسعه مدفن ائمه بقیع و تبدیل خانه عقیل به حرم به عنوان یک وظیفه دینی و نماد مذهبی اهتمام ورزند. همچنین انتساب عباسیها به عباس؛ عموی پیامبر(صلی الله علیه و آله) مهمترین انگیزه برای شیعیان آن دوره بود که به تعمیر و توسعه بارگاه جد خود اقدام کنند. بر اساس مدارک تاریخی پیکر مطهر امام صادق(علیهالسلام) در سال ۱۴۸ هـ . ق و پس از دوران خلافت سفاح و منصور در سالهای ۱۳۶ تا ۱۵۷هـ . ق در داخل حرم و پس از تبدیل شدن خانه عقیل به مسجد و زیارتگاه عمومی در کنار قبور ائمه سهگانه دفن شده است.
متأسفانه در مورد تغییر و تحولی که پس از این تاریخ تا قرن پنجم در این حرم شریف به وجود آمده است، اطلاع دقیق و مستند تاریخی در دست نیست ولی با توجه به بحثهای گذشته به یقین این حرم در طول این سه قرن نیز مورد توجه عباسیان و شیعیان بوده و در هر فرصت ممکن به تعمیر و تجدید بنای آن اهتمام ورزیدهاند.
اما مرحله بعدی تجدید بنای حرم از قرن پنجم آغاز شده که خوشبختانه اسناد و مدارک تاریخی زیادی در این زمینه وجود دارد. طبق مدارک مسلم تاریخی، گنبد و بارگاه حرم ائمه بقیع که از نظر استحکام و ارتفاع، ظرافت و زیبایی بر همه قبههای موجود در بقیع تفوق داشته و به مدت هشتصد سال سر بر آسمان میسوده و نظر مورخان و جهانگردان را به خود جلب میکرد، به دستور «مجدالملک ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی البراوستانی القمی»، وزیر برکیارق از سلاطین سلجوقی در بین سالهای ۴۸۶ الی ۴۹۸ هـ . ق ساخته شده است.
در این زمینه مورخ معروف ابن اثیر در حوادث سال ۴۹۵ هـ . ق میگوید: «در این سال امیر مدینه؛ منظور بن عماره حسینی دنیا را وداع گفت و او معماری را که از اهالی قم بود و از سوی مجدالملک براوستانی برای ساختن قبه حسن بن علی و عباس عموی پیامبر در مدینه به سر میبرد، به قتل رسانید.»
همچنین عبدالجلیل قزوینی زنده (در سال ۵۵۶ ق) در کتاب النقض میگوید: «قبه حسن بن علی که عباس بن عبدالمطلب پدر خلفا آنجا مدفون است مجدالملک فرموده است». شاید بهترین راه برای به دست آوردن کیفیت این بنای شریف و مشخصات آن مراجعه به ثبت مشاهدات و خاطرات مورخان و جهانگردان باشد. مشخصات «قبهای بزرگ و سر به فلک کشیده و بسیار مستحکم» مشترک در بین مشاهدات مورخان میباشد؛ جهانگردانی همچون ابن جبیر ابن نجار در قرن هفتم، خالد بن عیسی البلوی المغربی و ابن بطوطه (جهانگرد معروف) در قرن هشتم.
اولین تعمیر در حرم ائمه بقیع در سال ۵۱۹ هـ.ق و پس از گذشت بیست و چهار سال از ایجاد ساختمان آن میباشد که به دستور مسترشد بالله، خلیفه عباسی انجام گرفته است. دومین تعمیر در حرم بقیع بین سالهای ۶۲۳ و ۶۴۰ هـ. ق به وسیله یکی دیگر از خلفای عباسی به نام مستنصر بالله انجام گرفته است. تعمیر سوم حرم شریف متعلق به اوایل قرن سیزدهم هجری است که به دستور سلطان محمود عثمانی انجام گرفته است. فرهاد میرزا که در سال ۱۲۹۲ هـ . ق به حج مشرف شده است، مینویسد: «تعمیر بقعه مبارکه در بقیع از سلطان محمودخان در سنه ۱۲۳۴ هجری به دست محمدعلی پاشای مصری و به امر سلطان واقع شده است.»
ویژگیها و خصوصیتهای معماری حرم شریف: آنکه حرم بقیع هشت ضلعی بوده است. برای نمونه میرزا محمدحسین فراهانی که در سال ۱۳۰۲ هـ.ق این حرم شریف را زیارت کرده است، میگوید: «چهار نفر از ائمه اثنی عشر ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ است که در بقعه بزرگی که به صورت هشت ضلعی ساخته شده است واقعاند و اندرون و گنبد آن سفیدکاری است.»
حرم بقیع دارای دو در بوده است. ابن نجار مدینهشناس معروف متوفای ۶۴۷ هـ.ق میگوید:«بقیع دارای دو در بوده است که یکی از آنها همیشه و در تمام ساعات روز به روی زائرین باز بوده است.» بارگاه بقیع محرابی هم داشته است. حرم بقیع خادمانی نیز داشته است. این خدام شامل کفشدار و زیارتنامهخوان بود. امینالدوله در سفرنامه خود مینویسد: «یکشنبه یازدهم محرم ۱۳۱۶ هـ.ق هوای بقیع و زیارت ائمه هدی کردم. آنجا جز حاج صادق یزدی و یک ضعیفه کفشدار و یک سقا کسی نبود. کلیددار، متولی و زیارتنامهخوان هنوز نیامده بودند.» همچنین در برخی سفرنامهها برای حرم تزئیناتی ذکر شده و اینکه این حرم صحن نداشته است.
آنچه از تاریخ به دست میآید این است که قبور ائمه بقیع و جناب عباس از قدیمالایام و بلکه پیشتر از قرن هفتم تا زمان تخریب دارای ضریحهای متعددی بودهاند که به مناسبت نزدیکی و اتصال قبور ائمه (علیهمالسلام) همه آنها در داخل یک ضریح و قبر عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به علت فاصله آن با این قبور دارای ضریح مستقل بوده است. همه مورخان از ظرافت و زیبایی این ضریحها تعریف و تمجید کردهاند.
در تاریخ برای اولین بار که از صندوق قبور ائمه بقیع سخن به میان آمده به وسیله جهانگرد معروف ابن جبیر (متوفای ۶۱۴ هـ . ق) میباشد. او میگوید: «قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب میباشد که بدیعترین و زیباترین نمونه از نظر فن و هنر است و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم و میخکوبیهایی به جالبترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را هرچه زیباتر و جالبتر نموده است» و عدهای مورخ دیگر که شبیه به این تعابیر را به کار بردهاند.
این ضریحها به دستور مجدالملک ساخته شده است، میتوان گفت اولین ضریح بقیع نیز به دستور مجدالملک ساخته شده است. همچنین دو ضریح دیگر نیز برای بقیع ساخته و نصب شده است که سومین آنها تا زمان تخریب این حرم پا برجا بوده است. مرحوم سید محسن میگوید: «در اصفهان ضریح دیگری از فولاد به صورتی ظریف و زیبا ساخته شد که در قسمت بالای آن اسماء حسنی با آب طلا و خط زیبا ترسیم شده بود که با سختی فراوانی به جده منتقل و به خاطر ممانعت سران مدینه سه سال متوقف و با پرداخت مبالغ کلانی به مخالفان، در حرم نصب گردید.»
وهابیت
بیش از سیصد سال است که جامعه بزرگ اسلامی از پدیده ای به نام وهابیت رنج میبرد که پیامدهای جبران ناپذیر و زیان بار این گروه سالهاست که جهان اسلام را مورد تهدید قرار داده است.
اندیشه های مخرب و بدعت گذار وهابی براساس اعتقادات موجود در فقه حنبلی در قرن چهارم پایه گذاری شد که با حلول تعاریف سلفی در قرن هشتم احیا گردید و در قرن دوازدهم سازمان یافت و در قرن چهاردهم هجری این مکتب به عنوان کالای سیاسی ازنقطهای به نقطه دیگر صادر می گردید. تاریخچه و جریان شناسی این گروه نشان از توطئههایی دارد که دولتهای استعمارگر علیه مسلمین طراحی کردهاند تا با ایجاد انشقاق و تفرقه بین امت اسلامی و تزریق ادبیات زور و بدون پشتوانه عقلی در اعتقادات اسلامی، راه را برای حاکمیت خویش بر جهان اسلام باز نموده و تئوری تفرقه بیانداز و حکومت کن را در جهان اسلام عملی کنند.
محققان تاریخ وهابیت ثابت کردهاند که این فرقه در اصل به دستور مستقیم وزارت بریتانیا ایجاد شد. به عنوان مثال کتابهایی چون “پایه های استعمار” از خیری حماد و “تاریخ نجد” از سنت جان ویلبی یا و “خاطرات حاییم وایزمن” اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و نیز “خاطرات مستر همفر” و …، پرده از این راز برداشته و نقش جاسوسان وزارت مستعمرات انگلیس را در شکل گیری و تثبیت این فرقه، حکایت میکند.
همفر در خاطرات خویش آشنایی خود را با محمد ابن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت اینگونه بیان می کند:« این جوان مغرور (محمد بن عبدالوهاب) در فهم قرآن و سنت از درک خودش پیروی میکرد، و آراء و نظریات بزرگان مذاهب را طرد میکرد. نه تنها بزرگان زمانش و بزرگان مذاهب اربعه بلکه حتی درباره ابی بکر و عمر نیز ـ در صورتیکه از کتاب و سنت چیزی خلاف نظریات آنان مییافت ـ آراء آنان را هم به دیوار میزد. من گمشده خودم را در محمد بن عبدالوهاب یافته بودم، زیرا آزادگی و غرور و منش و تنفری که از علمای عصر خود داشت و استقلال نظرش که حتی به خلفای چهارگانه نیز اهمیتی نمیداد، و تنها به فهم خودش در قرآن و سنت اتکاء میکرد… سخت نسبت به ابوحنیفه میتاخت، و درباره خودش میگفت: من از ابوحنیفه خیلی بیشتر میفهمم و مدعی بود که: نصف کتاب بخاری باطل است.»(دستهای ناپیدا، ۳۲)