حکایت شنیدنی کشف مقبره امام زادگان احمد و جعفرعلیهم السلام شهربهمن
- شناسه خبر: 16349
- تاریخ و زمان ارسال: 18 دی 1395 ساعت 11:09
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر

به گزارش خبرنگارفضای مجازی بقاع نیوز،امام زادگان به دلیل ظلم و جور جور بنی امیه و بنی عباس روانه ایران شدند وپس از شهادت یا رحلت خاک این سرزمین پیکر مطهرشان را چون نگینی در آغوش گرفت و اینک ملجاء و ماواء عاشقان اهل بیت است . شناسایی مقبره این اختران تابناک حکایت های است شنیدنی که اینک دیده و جان را مرور چگونگی کشف مقبره امام زادگان احمدو جعفر علیه اسلام در شهر بهمن زینت می بخشیم .
در شهر بهمن از توابع شهرستان آباده دو بزرگوار از سلاله رسول اکرم (ص) بنامهای حضرت احمد و حضرت جعفر فرزندان حضرت امام زین العابدین حضرت موسی بن جعفر (ع) مدفون می باشند . به برکت وجود این دو بزرگوار هر سال عده کثیری از عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت از نقاط مختلف کشور بخصوص از مناطق اقلید و ابرکوه و سرحدات آباده و اصفهان و شیراز و … بقصد زیارت راهی این محل می شوند و در مناسبتهای مختلف سال مانند ایام عاشورا و تاسوعا ، ۲۸ صفر (سالروز رحلت پیامبر و شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و ثامن الائمه حضرت امام رضا (ع) ) و روز بیست و یکم ماه رمضان مردم مومن عزادار با دسته جات و هیئت های خود به زیارت این بزرگواران می شتابند ، و مراسمی با شکوه برگزار می نمایند که شاید در منطقه بی نظیر باشد و هر کس یکبار در این مراسم شرکت نماید سعی دارد که هر سال نیز در این مکان حضور یابد . براستی بقاع متبرکه بخصوص بقعه این بزرگواران محلی برای تسکین آلام و پالایش روح انسانها می باشد و محلی است که در آن لحظاتی فطرت وجود انسان را با خالق وجود یعنی الله مرتبط می سازد و از خود بیخود می گرداند و به چیزی جز خالقش نمی اندیشد و در ابنجاست که احساس سبکبالی و آرامش روح می نماید . انسان مومن موقعی که به محل مرقد این بزرگواران تشرف حاصل می کند با عشق و علاقه ضریح مطهرشان را در آغوش گرفته بی اختیار اشک شوق از گونه هایش سرازیر شده و راز درون خود را با خالق زیر لب زمزمه کرده و گویی جسم و روح خود را شستشو می دهد تا تأثیرات نامطلوب گذشته را از آن بزداید .آری انسان مومن و عاشق به اهل بیت عصمت و طهارت با تمسک به فرمایش نبی اکرم (ص) که فرمودند : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ، با الهام گرفتن از راهنماییهای اهل بیت و عمل بدستورات آسمانی قرآن برای وصول به سعادت ابدی تلاش می کند .
بهمن در زمان قدیم به حسین آباد مشهور بوده و بخشی از آن هنوز بنام حسین آباد بهمن معرفی می شود و در آن دو بزرگوار از سلاله پاک رسول اکرم (ص) به نامهای حضرت احمد و حضرت جعفر (ع)مدفونند
شجره نامه
شجره نامه حضرت امام زاده احمد و جعفر (ع) به شرح زیر است :
- حضرت امامزاده احمد بن حسین بن اسمعیل بن محمد بن عبدالله بن حضرت امام زین العابدین (ع )
- حضرت امامزاده جعفر بن محمد بن موسی بن عبدالله بن حضرت امام موسی الکاظم (ع )
امام زادگان به دلیل ظلم و جور جور بنی امیه و بنی عباس روانه ایران شدند وپس از شهادت یا رحلت خاک این سرزمین پیکر مطهرشان را چون نگینی در آغوش گرفت و اینک ملجاء و ماواء عاشقان اهل بیت است . شناسایی مقبره این اختران تابناک حکایت های است شنیدنی که اینک دیده و جان را مرور چگونگی کشف مقبره امام زادگاناحمدو جعفر علیه اسلام در شهر بهمن زینت می بخشیم .
مهمانی چند روزه کودک با خوشه انگور در محضر امام زادگان حضرت احمد و جعفر
شیوخ و معمرین محل به نقل از آباءخود نقل می کنند که حدود چهار صد سال قبل از این تاریخ (۱۴۱۵ه ق) خانمی با فرزندش سنجر از باغ خود (چون قبلاًمحل مرقد امامزادگان باغ اهالی بوده است )به طرف قعله حسین آباد می رفته اند،می رسند به موضعی که همه اکنون بقعه این امامزاده است .
ناگاه خانم متوجه می شود که کودک او که همراهش بوده نا پدید گردید ه و اثری از او هم باقی نمانده متأثرو نالان گردید ه و به سوی قلعه فوق الذکر می آید و برای اهل قلعه جریان را نقل می نماید .
اهل قلعه چند روزی در اطراف در جهت جستجوی آن کودک تلاش می نمایند ولی چون نتیچه ای نمی گیرند مأیوسانه دست از جستجو می کشند و آن زن را به حال خود وا می گذارند .
تا اینکه آن زن به اهل بیت عصمت و طهارت متوسل می شود و در یکی از این روزها در آن موضع که فرزندش را پیدا نماید که ناگاه از پشت سر صدائی می شنود که شخصی او را صدا می زند وقتی باز می گرددباحالت تحیر مشاهده می کند که پسرش با همان خوشه انگوری که هنگام مفقود شدن در دست داشت بسوی او می آید .
مادر با خوشحالی بسوی کودک می دود و می پرسد پسرم چند روزاست کجا بودی ؟
در جواب می گوید :به حضور آقایم
زن با تعجب می پرسد آقایت کیست ؟
می گوید احمد و جعفر .ودر حالیکه به نقطه ای اشاره می کرد گفت در این مکان میباشد .
شناسایی دو مقبره متعلق به سال ها قبل
آن زن به قلعه باز می گرددو جریان رابرای اهالی نقل می کند مردم قلعه به آن نقطه روی می آورند وآن موضع را کاوش می کنند .آنگاه به مرقد و قبر دوامامزاده که چند صد سال قبل از آن بنا شده بود برخورد می نمایند و درصدد احداث بنا و بقعه بر می آیند و بقعه ای محقر را بنا می نمایند که ابتدا کل رضا خادم امام زاده گان بوده و بعد میرزا ابراهیم وزوجه اش ، و در همان زمان خادمی میرزا ابراهیم و زوجه اش خانمی بنام بی بی منظر که نابینا بوده و بینایی خود را با کرامت این بزرگواران باز می یابد و تصمیم می گیرد بقعه این دو بزرگواران را رفیع تر و دلگشا تر بنا نماید و چون خداوند به احترام آنان دعای بی بی منظر را مستجاب می نماید وی تصمیم می گیرد که خود به عنوان خادمه این آستان باشد ولی به نقل استناد از مدارک خطی با مخالفت خادم قبلی مواجه می شود (وشاید دلیل مخالفت هم این بوده که چون بی بی منظر اصلاًحسین آبادی نبوده وبعد از دیدن کرمت امامزادگان ساکن این قصبه میشوند ) وخادم قبلی حاضر نمی شود کلید حرم را به ایشان بسپارد تا اینکه کرامت امامزادگان را درباره ایشان می بیند به این صورت که شبی که خانم بی بی منظر پشت در امام زاده خوابیده بود درب بروی ایشان باز می شود و ایشان دیگر نیازی به کلید نداشته که این موجب حیرت خادم قبلی و اهالی محل می شود وبا مشاهده کرامت امام زاده گان در مورد خانم بی بی منظر کلید به او داده می شود و ایشان رسما خادم امام زاده گان می شود .
در نتیجه بنای مجددساختمان امامزاده به دست خانم بی بی منظر و کمک اهالی توسعه قابل توجه ای پیدا نموده که نقشه اش از بنای مرقد مطهر امامزادگان و آثار و بناهای اطراف آن عکسهایی تهیه و در گالری تصاویر قدیمی امام زادگان درج خواهد شد.
همراه مدرسه ای هم همجوار مرقد این دو بزرگوار بنا نهاده اند که اینک اثری از آن بنا نمی باشد وشاید هم آن مدرسه همان زائر سرائی بوده که توسط حاج محمد صادق خان فرزند لطفعلی خان حاکم منطقه بنا نهاده شده که اکنون از آن
زائرسرا آثاری پا برجا می باشد.آغا بی بی منظر بعد از بنای ساختمان دو ضریح یکی بزرگو دیگری کوچکتر برای قبور امامزادگان با منبت کاری بسیارو ترکیب خاص تهیه می نماید که متأسفانه ضریح بزرگ براثر بی توجهی خراب گردیده وقسمتهایی از آن با ضریح کوچک باقی می باشد .
ضریح بزرگتر دارای یک درب و لنگه کوچک بوده که بر روی لنگه اول این مطلب منقوش بود : ” طالب باد بسعی خادمه آغا بی بی منظر بنت مرحوم کربلای میرعلی آقا بید المرد آن شهبانو که بفاتحه ای ایشان را شاد وخوشنود نماید “به تاریخ پنجشنبه بیست و چهارم شهر شوال المکرم سنه ۱۲۴۳ق ” و برروی لنگه دیگر این منقوش است : ” هوالله تعالی به اتمام رسانید صندوق پر نور امامزاده واجب التعظیم امامزاده احمد (ع)فرزند موسی کاظم علیه السلام وآقا محمد ابراهیم خلف مرحوم مغفور محمد ملقب به آقا کوچک .”
آمدن امامزادگان احمد و جعفر (ع) به ایران
با بیان نمودن چگونگی ورودامامزادگان احمدوجعفر(ع)به شهر بهمن ونحوه شهادت آنان لازم است جهت مزیدآگاهی شماخوانندگان گرامی نخست آمدن امامزادگان به ایران وورودشان به استان فارس وغیره رابررسی نموده آنگاه به ورود این بزرگواران اشاره نمائیم،مرحوم تشکری درکتاب ستارگان فروزان علت مهاجرت امامزادگان رابه ایران ازکتاب دائره العمارف اسلامیه تالیف عبدالعزیزنقل میکنندایشان می نویسد:پس از پیروزی تازیان به ایران وآمدن اشعریین ازپیروان علی (ع)به قم ،مذهب تشیع دربرخی ازشهرهای ایران به تدریج انتشاریافته وعلویین هم درنتیجه فشار بنی امیه وبنی عباس برایشان وتباه کاریهای پرشگفت که بر آنها می آورند، به شهرهای دوردست کشورهای اسلامی پناه می بردندودر نتیجه همین آورگی ازمدینه وشهرهای نهم جزیره العرب وشام و بغدادوآمدن آنان به شهرهای دوردست عراق عرب مانندحله ونجف وحائر(کربلا)وکوفه یا برخی از شهرهای ایران مانندقم و سبزوار،کاشان وشیرازپیش از خلافت مامون وواگذاری وولایت عهدی خود به حضرت رضا (ع)چندین خاندان مهم ازعلویین به طوری که علماءانساب می نگارند در این شهرها خاصه عراق عرب تشکیل گردید . ولی پس ازولایت عهدی حضرت رضا(ع) نزد مامون ،هجرت علویین به شهرهای مختلف ایران و خاصه خراسان چند برابر گردید.اما پس ازعهد شکنی مامون علویین نوعاًهراسان شدند وبسیاری ازآنهابه شهرهای دوردست طبرستان ودیلمانستان وغیره فراری شدند ودشمنان هم یا به واسطه تعصبات مذهبی یا به فرمان شهریاران عباسی ودیگران آنها را نوعاً می کشتند وبه این گناه تقرب دینی ودنیوی می جستند .
امامزادگان گاهی جهت ترویج وگاهی به جهت فرارازظلم اعادی ودشمنان به ایران تشریف فرما شده اند واهالی ایران مقدم آنهارا گرامی داشته واز هیچ گونه احترامی نسبت به آنان کوتاهی نکردندوحتی گاهی که دشمنان به دنبال آنان ازشهرهای دیگر می آمده اند،این مردم دوستداراهل بیت (ع)درراه یاریشان از خون خود دریغ نکرده ودررکاب آنها شربت شهادت را نوشیده اند .
سند گواه این مطلب یاری نمودن مردم خاه ازحضرت سلیمان علی بن امام محمد باقر(ع)است که درمکتب تاریخی ار آنان یاد شده است. درکتاب منتخب التواریخ خراسانی می نویسد:
“بدان که غالب بلادمسلمین قبرامامزادگان محترم موجود است که بلاواسطه ویابه یک واسطه به معصوم می رسند و قبورشان محل نزول رحمت وبر کات است وملاذ درماندگان ومکررازبسیاری ازآنها کرامات وخوارق عادات مشاهده می شود “.
چون درزمان خلفا بنی امیه خصوصا ًزمان معاویه و زیادبن ابیه وحجاج بن یوسف ثقفی وهمچنین زمان خلفاءعباسی خصوصاً زمان منصوروهارون الرشید (علیه العنه)بسیاری ازامامزادگان راشهیدکردند.
چنانچه درروایات شیخ صدوق (ره)است:
ازحمیدبن قطبه که گفت اوقاتی که هارون الرشیددرطوس بودنیمه شبی عقب من فرستادومن حاضرشدم،گفت اطاعتت امیرالمومنین را چگونه است تااینکه درمرتبه سوم گفتم به جان ومال واولادودین .آن معلون خنده کردودرهمان نیمه شب امرکردکه شصت نفرازذریه فاطمه (س)وحضرت علی(ع)رابه قتل رسانیدم وبسیاری ازامامزادگان محترم رامیان دیواربه گچ وآجرگرفتند.
درعیون الاخبارروایت کرده:”چون منصورداوانیقی بغداد رابنا نمود سادات راطلب می کردوبه هریک که می رسید اورادرچوف دیوارمی گذارد”
بسیاری از امامزادگان محترم جلاء وطن نمودند ومختفی بودند تا ازدنیا رفتند.
پس بنابرآنچه گفته شد محتمل است که قالب این بقاع وقبورشریف منتسب به آن بزرگواران صحیح باشد لیکن چون مردم درمقام ضبط اساسی آنها و ضبط نسبتشان نبودند و رسم هم نبوده که سنگ لوحی روی قبربگذارند لذاغالب آنهااسم شریفشان وموضع دفنشان برما مخفی مانده است.
درکتاب شبهای پیشاورصفحه ۱۱۰ آمدن جناب سیداحمدشاه چراغ فرزندامام موسی الکاظم (ع)وهمراهان رابه ایران وورودشان به فارس وجنگی که بین او وحاکم فارس اتفاق افتاد رامی نویسد.
البته هدف ما از نقل این گفتار دراین است که امامزادگان موردنظرما یعنی حضرت احمدوجعفر(ع)جزوگروهی ازسادات بودند که همراه شاه چراغ(س)به ایران آمده وبعد از جنگ به دستور آن امامزاده متفرق شده اند.
خلاصه ورودامامزاده احمدبن موسی الکاظم(ع)به نقل ازکتاب شبهای پیشاوربدین نهج است: “درآخرقرن دوم هجری که حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)را مامون خلیفه عباسی جبرا ًولیعد خود نمود وبه طوس برد مدتی بین اخوان بزرگوارش باآن حضرت جدایی افتاد وشوق زیارت آن حضرت را تحریک نمودبه وسیله نامه ای ازحضورمقدس حضرت رضا (ع)وخلیفه مامون الرشید استیزان نموده برای حرکت به سمت طوس خلیفه ای حسن استقبال نموده وآنها رااحضار نمود.
جناب سید میراحمدشاه چراغ به اتفاق جناب سیدمیرمحمدعابد وجناب سیدعلاالدین حسین برادران معظم وجمع کثیری از برادرزادگان وبنی اعمام وارقاب ودوستان به قصد زیارت حضرت رضا (ع)ازحجاز به سمت طوس حرکت نمودند.طریق مسافرت به طوس آن زمان غالباً ازراه کویت وبصره واهواز بوشهر وشیرازبوده است .
دربین راه نیز جمع کثیری از شیعیان وعلاقمندان به خاندان رسالت به سادات معظم ملحق وبه اتفاق حرکت می نمودند وتا نزدیک شیرازکه رسیدند تقریباً یک پانزده هزار نفری رجال ونساء شده بودند.
مامون و حکام شهرها خبر حرکت چنین قافله بزرگی را به مامون دادند مامون ترسید که اگر چنین جمعی از بنی هاشم ودوستداران وفدائیان آنها به طوس برسند اسباب تزلزل مقام خلافت گردد.
لذا امریه صادرنمود به تمام حکام بلاد که درهرکجا به قافله بنی هاشم رسیدن مانع ازحرکت شان شوند وآنها را به مدینه برگردانند.
به هر کجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز که قبل از رسیدن قافله حکم به حکومت وقت رسید.قتلغ خان حاکم شیراز مردی بسیارجدی وقسی القلب بوده ، وی فوری با چهل هزار لشکر جرار در خان زینان که هشت فرسخی شیراز بود اردو می زند.همین که قافله بنی هاشم به آنجا می رسند برای امامزادگان معظم پیام می دهد که حسب الامر خلیفه آقایان ازهمینجا باید برگردید.
حضرت سید میر احمد در جواب می فرمایند : اولاًما قصدی ازاین مسافرت جزدیداربرادربزرگوارمان حضرت رضا(ع) نداریم ، ثانیاً ما بی اجازه نیامدیم ازشخص خلیفه استیذان نمودیم وبه دستور خود اوحرکت نمودیم ، قتلغ خان می گوید: امراست که ماازحرکت شماممانعت نمائیم ممکن است باقتضای وقت امرثانوی شده باید اجرا شود،آقایان ناچارید ازهمین جابرگردید.
جنای سید میراحمد بااخوان وسایربنی هاشم ودوستان وهمراهان با هم مشورت می نمایند وهیچ یک حاضربه مراجعت نمی شوند.
صبح که قافله خواست حرکت نماید احتیاطا ًزنان راعقب قافله قراردادند.همین که کوس رحیل نواخته شد،قتلغ خان سرراه رابست وعاقبت کارازحرف به عمل کشید وجنگ شدیدوخونینی شروع شد. لشکرقتلغ خان دراثرفشاروشجاعت بنی هاشم پراکنده وشکست برآنها وارد آمد. دراین بین سران لشکر شکست خورده تدبیری اندیشیدند.
عدهای بالای بلندیها رفته وفریاد می زنند : اگربه پشت گرمی علی بن موسی رضا(ع) ولیعهدخلیفه می جنگند، خبررسیدکه ولیعهد وفات کرد.
یک مرتبه این خبرارکان وجودشیعیان ومردم سست عنصررا تکان داده وازاطراف امامزادگان متفرق می شوند.
لذاجناب سیدمیراحمد شبانه بااخوان وارقاب ازبیراهه به شیرازرهسپارمی گردند،و
جناب میراحمدمی فرمایند: چون دشمن درتعقیب ماست خوب است بالباس مبدل پراکنده شویم تا گرفتارنشویم.
امامزادگان همان شبانه به اطراف پراکنده شدند .لذا بهد از متفرق شدن امامزادگان معاندین و حکامی که دربلادازطرف مامون برگزیده شده بودند، به محض شناختن امامزادگان آنان را دستگیروبعضاً که مقاومت می نمودند به شهادت میرساندند وبعدازرفتن دشمنان اهالی بلاد نزدیک به دفنان شهیدان پرداخته اندوبعضی باقی مدت عمررادراختفاوعدم معرفی درگوشهای به زندگی وتبلیغ پرداخته تامرگ حتمی آنان فرارسیده وخودرامعرفی نکرده به رحمت حق واصل شده اند.
بیان چگونگی شهادت امام زاده گان احمد و جعفر(ع)
بر اهل بصیرت پوشیده نیست ، زمانی که حضرت ثامن الحجج حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ازطرف مأمون به ولایتعهدی برگزیده شدند ، مدتیبین آن حضرت و اخوان و اقاربشان جدائی افتاد و آنها طی نامه ای از محضر امام و خلیفه اجازه خواستند به سوی طوس حرکت نمایند ، هنگامی که این سادات حسنی و حسینی وارد ایران شدند جاسوسان به مأمون خبر دادند که اگر این سادات به طوس برسند مسلماً خطر بزرگی برای خلافت خواهند بود لذا مأمون به فکر چاره افتاد و طی نامه ای به همه حاکمان بلاد دستور داد که از حرکت آنان به سوی خراسان ممانعت نموده و آنها را مجبور به بازگشت کنند ، سادات بنی هاشم که از طریق بصره و کویت و اهواز و بوشهر به فارس رسیده بودند در بین راه با لشکر ۴۰۰۰ هزار نفری قتلغ خان (حاکم شیراز ) روبرو شدند ، قتلغ خان که مردی سختگیر و قسی القلب بود راه را بر آنها بست و مانع از حرکتشان به سوی مقصد شد . آنها نامه استیذان خلیفه را نشان دادند و گفتند این گذر نامه بدستور خلیفه صادر شده لکن قتلغ خان نپذیرفت و گفت دستور ثانوی رسیده که از ادامه حرکت شما بسوی طوس جلوگیری شود و که به محل خود مراحعت نمایید .
حضرت احمد بن موسی با سایر برادران و همراهان مشورت کردند و چون هیچ کدام حاضر به بازگشت نشدند جنگ سختی بین دو طرف درگرفت و تعدادی از امامزادگان به شهادت رسیده و یا مجروح شدند . حضرت احمد بن موسی (ع) صلاح دیدند خود و اقوام از بیراهه بطرف شیراز راه را ادامه دهند و به همراهان فرمودند چون دشمن در تعقیب ماست باید با لباس و پراکنده برویم ، از طرفی قتلغ خان نیز به مأموران خود دستور داد تا امامزادگان را تعقیب و در هر جا به آنها رسیدند دستگیر و یا به قتل برسانند . معاندین به محض مواجه شدن با امامزادگان آنها را به شهادت می رسانند و این دو بزرگوار که از طرف اقلید و سرحدات به طرف آباده رهسپار بودند در حال استراحت در کنار آب قنات حسین آباد بهمن بوسیله ایادی حاکمان ظلم و جور به شهادت می رسند .
والله اعلم ، لعنت الله علی القوم الظالمین
علت شهرت امامزادگان به شاهزادگان
سخن در بیان این است که چراامامزادگان را به عنوان شاهزادگان نام می بردند ؟
در این زمینه مرحوم فیض درکتاب گنجه اثار قم صفحه ۲۲۰ می نویسد:”درتسمیه امامزادگان به عنوان شاهزادگان در وجه قابل تقریراست.
آنکه اکثریت قریب به اتفاق امامزادگان مدفون درایران ازسادات حسینی وذرای امام سجاد (ع)وهمگی ازنتایج یزد گرد سوم شاهنشاه ساسانی می باشندکه از دو جانب دارای نسبی بلند هستند،چه که شاه زنان ،شاهزاده ایرانی مادرامام سجاد (ع) بود که با خواهر خود درسال ۳۰ قمری درخلافت عثمان توسط اخنف بن قیس دستگیروعامربن عبدالله ،فاتح خراسانی ؛آنان را در حالی که به قصد طواف خانه خدا درلباس احرام ازمروبه جانب حجاز حرکت می کردند،همراه به مدینه آورد ویادرسال۳۸ قمری توسط حریث بن جابروالی خراسان دستگیروبه کوفه نزدامیرالمونین علی (ع)اعزام شدند.
وجه دیگرآنکه مردم ایران پادشاهان خود را برگزیده خداومظهرقدرت وعدالت ذات خداوند شناخته بالاترین مقامات عالیۀ واجب الاطاعه می شمردند و چون به قبول اسلام مفتخرشدند وبه آئین مقدس امامیه گرویدند بامقام مفترض الطاعه ای به نام امام هم روبروشدند پس برمبنای عدم تکفیف امرسیاست ازدیانت دراندیشه آن برآمدند که سنت ملی باستانی را باسنت مذهبی وایمانی درهم آمیخته به نوعی جمع کنند وحرمت حریم هردومقام را مرعی داشته به نحوی آنهارا دریکدیگرادغام نمایند.
درنتیجه برای تجلی دادن عظمت ومنزلت امامان وامامزادگان دووجه برای آنان قائل شدند.
ردیف نخست را به عنوان شاه و سلطان نامبرده و ردیف دوم رابه عنوان شاهزاده همی خواندند . مثلاًامام هشتم راالسلطان علی بن موسی الرضا(ع)وعلی الطاهر مدفون درمشهد اردهال (در۲۰ کیلومتری کاشان) راسلطان علی بن امام محمدباقر(ع)وامامزاده بافصل(واسطه) را شاهزاده گفتند.
دراین صورت امامزادگان حسنی وعباسی (فرزندن حضرت ابوالفضل العباس)وسادات عقبی اگرشاهزاده خوانند برسبیل تجوزوبه تبع اکثریت است
اامامزادگان مدفون در فارس ونسل شان در این استان
دراین قسمت سخن درامامزادگانی است که دراستان فارس مدفون وبرای آنان اولادواحفادی می باشد.
نقل نام امامزادگان ازکتب انساب است که درقرن مختلف علماءعلم انساب باجهد وکوشش وتحمل سختی ومشقت ازاسناد پیشینیان جمع آوری نموده واینک دراختیارمامی باشد.
نام کتب ومولفینی که نام امامزادگان رادرکتبشان نقل نموده اندذیلاًدرج نموده وآن گاه به نام امامزادگان اشاره خواهیم نمود..
نام مولفین و کتابهای مربوطه :
۱٫ لباب الانساب والاعقاب تألیف شیخ علامه نسانه الحسن علی بن ابی القاسم بی زیدبیهقی متوفی در سال ۵۶۵ هجری قمری.
۲٫ المجدی فی انساب الطالبین تألیف سید شریف اجل نجم الدین ابن الحسن علی بن محمدبن علی بن محمدالعلومی عمری نسابه متوفی سال ۴۳۷ هجری قمری
۳٫ تهذیب الانساب ونهایت الاعقاب تألیف ابی الحسن محمد بن ابی جعفر شیخ شریف عبیدلی نسابه متوفی سال ۴۳۵ هجری قمری
۴٫ سراج الانساب تألیف علامه نسابه سیداحمدبن محمدبن عبدالرحمن کیاء گیلانی متوفی سال ۹۷۶ هجری قمری
۵٫ ریاض الانساب ومجمع الاعقاب معروف به بحرالانساب تألیف جناب خان صاحب آقا میرزامحمد صاحب شیرازی
۶٫ عنده الطالب فی انساب ال لبیطالب تألیف شیخ جلیل عمده النسابین سید جمال احمدبن علی بن حسین بن علی بن مهنابن عتبته الاصغرالداودی الحسنی متوفی درسال ۸۲۸ هجری قمری
۷٫ بدایع الانساب فی مدفن الاطیاب تألیف مهد بن مصطفی الحسین تفرشی متخلص به لاهوتی وملقب به بدایع نگار.
نام امامزادگان
۱٫ جعفر بن محمد العابدین امام موسی الکاظم(مدفون درحسین آباد شیراز)
۲٫ احمدبن حسین بن اسماعیل بن محمد عبدالله بن علی بن الحسین (ع)(مدفون در حسین آباد شیراز)
۳٫ جعفر مکنی به ابالقاسم بن ناصر الکبیرالاطروش صاحب الدیلم بن حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمربن علی بن الحسین(ع)(نسلش درفارس وشیراز)
۴٫ یحیی بن علی بن محمدبن احمدبن عیسی بن علی بن الحسین(ع)(درحوالی شیراز)
۵٫ حسن بن اسماعیل بن عبدالله بن عبیدالله الامیر بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب (ع)(درحوالی شیراز )
۶٫ احمد بن محمد بن احمد بن اسحاق بن جعفر الملک بن محمد بن عبدالله بن محمد بن علی بن ابیطالب (ع)(درذاجاه درفارس)
۷٫ عیسی بن محمد بن علی عبدالله بن جعفرالطیار(ع)(نسلش درشیراز)
۸٫ ابوالحسن علی بن محمد بن علی بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)(طایفه بنی جن از نسل اودرفارس)
۹٫ ابوالعباس احمدبن حسین بن ابراهیم بن موسی کاظم (ع)(در نسل فارس)
۱۰٫ عیسی بن علی بن الحسین الاصغربن امام سجاد(ع)(نسل وی درفارس)
۱۱٫ محمد بن حسن بن قاسم بن علی بن عبدالرحمن الشجری بن قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب (ع)( نسل وی درشیراز)
۱۲٫ ابوطالب محسن بن ابراهیم العسکری بن موسی الثانی بن ابراهیم بن موسی الکاظم(ع).(نسلش درجره درحوالی یاکره شیراز)
۱۳٫ ابوجعفرمحمدبن احمدبن ابی سلمان محمدبن عبیدالله الامیرین .(مدفون درشاپوردرحوالی کازرون)
۱۴٫ عبدالله بن حسن بن جعفربن حسن بن امام حسن (ع)(نسل وی درفارس)
۱۵٫ اسماعیل بن جعفر بن علی بن محمد بن علی الرضا (ع) (نسل وی در فارس)
۱۶٫ حسن بن ابوهاشم بن جعفر بن عیسی بن علی بن حسن بن الاصغربن علی بن الحسین (ع).(نسل وی در فارس)
۱۷٫ جعفرالملتانی بن محمد بن عبدالله بن محمد بن عمرالاطرف بن علی بن ابیطالب (ع).(نسل وی در فارس )
۱۸٫ جعفر بن جعفر محمدالابله بن جعفرین بن محمد بن عمرالاطرف بن علای بن ابیطالب (ع). (نسل وی در فارس)
۱۹٫ ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن محمد بن عقیل بن ابیطالب .(نسل وی درفارس)
امامزادگان و اولاد واحفادشان در شیراز
دراین قسمت نقل امامزادگانی است که بعضاً در شیراز مدفون و نقل اولادو احفاد آنان که در این شهر بوده و یا از بلاد دیگر به این شهر آمده اند به نقل از مآخذی که در گفتار قبل امامزادگان مدفون در فارس نقل شد ذیلاًدرج می شود
۱٫ سید میر احمد معروف به شاه چراغ وسید میر محمد عابد و سید علاالدین حسین فرزندان امام موسی الکاظم (ع).(مدفون در شیراز )
۲٫ احمد بن محمد بن عبدالله معروف شدبه محمد بن حسین بن علی بن علی بن محمد بن هارون بن محمد البطحانی بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن (ع)(نسلش در شیراز )
۳٫ ابوالمختارحمزه بن ربیع بن محمد بن حمزه بن علی بن حمزه بن محمد بن علی بن عبدالله بن امام الکاظم (ع).(مدفون در جره یا کره درسه منزله شیراز )
۴٫ علی بن حمزه بن امام موسی الکاظم (ع) (مدفون درباب استخر شیراز )
۵٫ محمد الصورانی بن حسین بن حسین بن اسحاق بن امام کاظم (ع)(نسلش در شیراز )
۶٫ زید بن ابراهیم بن محمد بن قاسم الراسی بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم بن ابراهیم بن امام حسن (ع).(متوفی در شیراز )
۷٫ احمد بن ابراهیم بن الوردی بن محمد بن محمد بن عبدالله الامیر ین عبدالله بن حسن بن جعفر بن حسن بن امام حسن (ع) .(نسلش در شیراز)
۸٫ موسی بن احمد بن احمد الممتعبن حسن خرقه بن ابراهیم الثانی بن موسی الثلنی بن اراهیم الول بن موسی الکاظم (ع)(نسلش درشیراز)
۹٫ علی بن موسی الثانی بن ابراهیم بن امام کاظم (ع) (نسلش درشیراز)
۱۰٫ جعفر بن حسن الجندی بن موسی بن محمد بن احمد بن هارون بن امام موسی کاظم (ع).(نسلش درشیراز)
۱۱٫ محمد الصورانی بن حسین بن حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم (ع).(قبرش درباب استخر شیراز )
۱۲٫ محمد بن حسین بن حسین بن علی بن محمد بن اسمعیل بن امام جعفر صادق(ع)(نسل وی در شیراز)
۱۳٫ حسن بن عیسی بن محمد بن علی العریضی بن امام صادق (ع).(نسل وی در شیراز)
۱۴٫ علی بن حسین بن احمد بن علی بن الشعرانی بن علی بن امام صادق(ع)(نسل وی در شیراز)
۱۵٫ علی بن عبدالله بن حسن بن اسمعیل الدخ بن حسین البنفسج بن اسمعیل بن محمد الارقط بن عبدالله بن الحسین ع(نسل وی در شیراز)
۱۶٫ علی الاطروش بن محمد بن علی بن حسین بن علی کتیله الشعرانی بن یحیی بن حسین بن زید شهدبن الحسین (ع) .(نسلش وی در شیراز)
۱۷٫ محمد بن حسن بن علی بن حسن بن علی ابراهیم بن علی بن عبدالله بن حسین الصغر بن علی بن الحسین (ع) . نسلش وی درشیراز)
۱۸٫ محمد بن زید بن قاسم بن یحیی بن حسین بن الشهید.(نسل وی در شیراز)
۱۹٫ ابوهاشم جعفر بن محمد بن علی بن محمد کرش بن جعفر بن عیسی بن علی بن حسین الصغربن امام سجاد (ع).(نسل وی درشیراز)
۲۰٫ قاسم بن حمزه بن محمد بن جعفر بن عیسی بن علی بن جسین الصغربن امام سجاد(ع).(نسل وی در شیراز)
۲۱٫ حسین بن علی بن اسماعیل بن عبدالله بن عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب (ع)(نسل وی در شیراز)
۲۲٫ حسین محمد الصوفی بن یحیی بن عبدالله بن محمد بن الاطرف بن علی (ع).(نسل وی در شیراز)
۲۳٫ محمد بن حسین بن علی بن اسمعیل بن عبدالله بن عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب (ع).(نسل وی در شیراز)
۲۴٫ جعفر الجمال بن محمد بن ابراهیم بن محمد الیمانی بن عبیدالله بن امام کاظم (ع)(نسل وی در شیراز)
۲۵٫ هادی بن امیر حسن عزیز بن علی بن زید بن علی بن محمد بن علی بن احمد السکین بن جعفر بن محمد بن زید الشهید بن امام سجاد (ع).(نسل وی درشیراز)
آدرس اینترنتی جهت اطلاع بیشتر : http://bahmanemamzadegan.ir