رونمایی از کتاب «تابستان ۱۳۶۹»
- شناسه خبر: 38212
- تاریخ و زمان ارسال: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۴۸
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر
به گزارش بقاع خبر، در مراسم رونمایی از کتاب «تابستان ۱۳۶۹» حبوبه عزیزی، کتابدار کتابخانه تخصصی جنگ و دستیار تحقیق کتاب «تابستان ۱۳۶۹» گفت: نمیدانم ایده این کتاب چند سال در ذهن استادمان آقای سرهنگی زندگی کرده است.کتاب تابستان ۱۳۶۹ حاصل تلاش ما برای انجام این کار در بین کارهای دیگرمان بود. به این منظور، ما تقریباً همه کتابهای بخش اسارت را به قصد یافتن لحظه اسارت مطالعه کردیم و به ۱۵۰ خاطره رسیدیم که این تعداد هم در نهایت به ۴۰ خاطره که در کتاب آمده محدود شد. چیزی که تجربه همکاری با آقای سرهنگی در این پروژه را برایم به تجربهای لذتبخش تبدیل کرد، بحث و گفتگوهای دو نفره ما درباره انتخاب لحظه اسارت از هر کتاب بود. ما به چند ملاک و معیار نظر داشتیم. اول این که در هر خاطره، متفاوت بودن آن با خاطرات قبلی برایمان مهم بود.دوم این که سعی داشتیم طیفهای متعدد راوی در این گزینش لحاظ شود. نکته سوم این که خاطراتی باشد که آقای سرهنگی درباره راوی، نویسنده، واقعه، پشتپردههای نشر و چاپ کتاب آن، اطلاعات افزودهای داشته باشد که خاطره را برای مخاطب جذاب و خواندنیکند.ذبخش دیگری از بحث و گفتگوهای ما مربوط میشد به انتخاب نقطه معناداری از خاطره برای شروع و پایان. در واقع، مطلوب آقای سرهنگی این بود که گرچه ما در این کار لحظهای از اسارت را شکار میکنیم، آن لحظه هم از یک آغازبندی و پایانبندی مناسبی برخوردار باشد و در عین حال، پیامی را به مخاطب خودش برساند.این فقط یک ادعا نیست که عنوانی که ایشان که برای هر خاطره انتخاب میکردند، بخش مهمی از بحث و گفتگوهای ما بود. در نظر داشتند عنوانی انتخاب کنند که کوتاه باشد؛ زیبا باشد؛ جذاب باشد؛ متفاوت باشد؛ طوری که توجه مخاطب را به خودش جلب کند؛ بیانگر محتوای خاطره یا چکیدهای از خاطره باشد.
مرتضی سرهنگی، نویسنده کتاب «تابستان ۱۳۶۹»،ضمن تشکر از کسانی که او را در انتشار این کتاب یاری کردند، به بیان خاطراتی از آزاده سرافراز خلبان حسین لشکری و آزاده معصومه آباد و کابوسهایی که میدیدند، عنوان کرد: همه اسرای ما بدون استثناءکابوس میبینند اما به روی خودشان نمیآورند و آن را بیان نمیکنند. ما علیه فراموشی مینویسیم و اینها نباید فراموش شود. ما باید برای این کابوسها کاری کنیم. ما از ۱۵ کشور در این جا اسیرداری کردیم و باز کسی نمیداند! وقتی آمار میدهیم که ۳۴ کشور به عراق کمک کردند درست است چرا که جغرافیای ایران نزدیک ۴ برابر بزرگتر از عراق است و جمعیت ما سه برابر عراق است در مجموع ۷ برابر نسبت به عراق برتری طبیعی داریم. و این خیلی در جنگ مهم است و نشان میدهد عراق از کمک سایر کشورها بهره برده است. من با این اسرا صحبت کردم. مصر بیشترین اسیر را با آمار ۷۰ یا ۷۵ نفر داشت. سودانیها ۵۵ نفر بودند که من ۴۹ نفرشان صحبت کردم. اردن یمن تونس مراکش هم بودند. امیدواریم با کمک همه کنند. خانمهایی که کتابخانه را جمع کردند کار بزرگی کردند ما میگوئیم مغولها پس از حمله کتابخانهها را سوزاندند و باید بدانیم آن چه وضع ما را دگرگون میکند، مطالعه است. اگر چراغ دفتر سوم روشن شود خواهیم دید که بازجوییها میتوانند کتابهای جداگانهای باشند که بچهها چه جوابهایی به عراقیها دادهاند. بعضیهاشان به شدت خندهدار است و واقعاً کمدی میشود. اسیران ما جایی زندگی کردند که خندیدن ممنوع بود و سرباز عراقی تحمل نمیکرد که اسیر ایرانی بخندد. اسیر با خندهاش ثابت میکرد که تو جسم من را اسیر کردهای و نه روحم را.