حجت الاسلام فلسفی ، « زبان گویای اسلام » ، « سخنگوی دیانت اسلام »
- شناسه خبر: 25058
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۰۷
- نویسنده: تحریریه بقاع خبر

بقاع خبر: حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی فلسفی فرزند آیت الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در سال ۱۲۸۶ شمسی در تهران متولد شد . پدر وی با بزرگانی چون مرحوم سیدحسن مدرس و مرحوم آیت الله کاشانی مرتبط بود. همچنین در غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی وارد مبارزه با دولت شد و مادر وی طوبی خانم دختر مرحوم ابوالحسن تاجر اصفهانی ساکن تهران بود. تحصیل دروس مقدماتی را از شش سالگی آغاز نمود و بعد به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت. او خود مدرسین فلسفه اش را اساتید بزرگی چون آقا میرزا مهدی آشتیانی ، آقا میرزا طاهر تنکابنی، آقا سیدکاظم عصار و آقا شیخ ابرهیم امامزاده زیدی برشمرده است. فلسفی اولین تجربه سیاسی خود را در راستای شعار قلابی جمهوریت که توسط رضاخان سرداده شده بود مرور کرد و همراه پدر و عمو در تحصن میدان بهارستان به رهبری آیت الله مدرس شرکت داشت.
اولین منبر را در سن ۱۵ ـ ۱۶ سالگی در محل (فیلسوفها) و بعد از نماز مغرب و عشاء با شعری در وصف مولا علی علیه السّلام آغاز می نماید وی برای فراگیری و تحویل اولین منبر به نزد خطیب ماهر به نام شیخ علیاکبر عزمی می رود و از ایشان درخواست می کند متن منبرش را برایش بنویسد که می پذیرد . فلسفی متن آقای عزمی را چندبار خوانده و حفظ می کند وبرای اولین بار در مسجد فیلسوف، که پدرش در آنجا امام جماعت بود؛ با عشق خاص پس از نماز عشاء در مقابل حیرت مردم بالای منبرمی رود ومطالبی را که حفظ کرده بود را اینگونه شروع می کند.: بسم الله الرحمن الرحیم…
بی مهر علی به مقصد دل نرسی تا تخم نیفشنی به حاصل نرسی
بی دوستی علی و اولاد علی هرگز به خدا قسم، به منزل نرسی
در این هنگام آقای شیخ محمد شمیرانی که از دوستان پدرش بود و در بین مردم حضور داشت با صدای تشویق و «آفرین!» گفت: این تشویق تأثیر خود را گذاشت و او بدون شتاب، اشتباه و با اعتماد کامل ادامه منبر را بیان و مورد تشویق عموم مردم قرار می گیرد به طوری که بعضی مردم از پدرش خواستند اجازه دهد همین مطالب را در خانه و برای مؤمنین دیگر بازگو کند.
حجت الاسلام فلسفی در ۲۴- ۲۳ سالگی با دخترعموی خویش ازدواج نمود.
فلسفه و مبارزه با طاغوت
وی در سال ۱۳۱۶ شمسی به دلیل اشاره به حادثه مسجد گوهرشاد ممنوعالمنبر و از پوشیدن لباس روحانیت محروم گردید. لیکن پساز ۳ سال با آغاز جنگ جهانی دوم و عزل رضاخان از ممنوعیت خارج شد.
فلسفی با شکلگیری حزب توده در ایران و درک ضرورت مبارزه با این انحراف به مبارزه با این گروه وابسته پرداخت. لذا تودهایها از وی کینه شدیدی به دل داشتند و در همان دوران بود که چندین بار توسط حزب توده مورد سوءقصد قرار گرفت.
وی به دستور آیت الله کاشانی ۱۳ روز پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل در مسجد شاه [امام خمینی] مردم را به اعتراض علیه اسرائیل فراخواند.
از مهمترین مبارزۀ وی در دهۀ ۲۰ و ۳۰ شمسی میتوان از ۱- جلوگیری از تخریب مسجد مادرشاه و ساخت مسجد ارک. ۲- الزامی کردن دروس تعلیمات دینی و از همه مهمتر مبارزه با بهائیت نام برد.
وی در ماه مبارک رمضان سال ۳۲ شمسی به افشاگری علیه بهائیت پرداخت. خود در این خصوص میگوید: «در سخنرانی ماه مبارک رمضان … راجع به بهائیت و موقعیت آنها در ایران صحبت کردم. فردای آن روز علم که وزیرکشور بود تلفنی به من هشدار داد که: «آقای فلسفی من اجازه نمیدهم که دربارۀ بهائی ها این چنین صحبت کنید و امنیت را مختل نمائید و موجب خونریزی شوید»! به او گفتم «مؤدب سخن بگوئید والا گوشی تلفن را میگذارم» او هم لحن صحبت را عوض کرد. من گفتم: «با لحنی جدی به مسلمانان میگویم هدف من آشکار ساختن گمراهی بهائی ها است. مبادا مسلمانی دست تجاوز بگشاید و بر روی یک بهائی سیلی بزند و اینکه موجب قتل و خونریزی گردید».
سخنرانی علیه بهائی ها در مسجدشاه [امام خمینی] و پخش آن از رادیو موج عجیبی در مملکت ایجاد کرد و مردمی که از دست آن فرقه ضاله ستم دیده بودند به هیجان آمدند. حجتالاسلام فلسفی میگوید” «برایم نقل کردند که در آن ایام حسینعلا نخستوزیر جدید برای معالجه به اروپا رفته بود به شاه تلگراف زده و گفته بود که عکسالعمل مبارزه با بهائیان در اروپا خوب نیست، زیرا غربیها اعتراض میکنند و میگویند در ایران آزادی نیست.
در ادامه فلسفی میگوید که « روزی در نیمه ماه رمضان از طرف سرتیپ تیمور بختیار و سرلشگر علوی مقدم به من هشدار دادند که اعلیحضرت امر فرمودند که به شما ابلاغ کنیم از ضدیت و سخنرانی علیه بهائیت دست بردارید . با این احوال فلسفی این هشدارها را مورد توجه قرار نداد و چنانکه خودشان میگوید: «خلاصه ما به مخالفت مان با بهائی ها ادامه دادیم. از طرف دیگر تعدادی از نمایندگان مجلس طرحی را آماده کردند که به موجب آن این فرقه غیرقانونی اعلام شود و پیروان آن از ادارات اخراج شوند».
فعالیت فرقه بهائی توسط اداره کل سوم ساواک با دقت دنبال میشد. ولی بهائی ها بعد از حملات حجتالاسلام فلسفی و دستور شاه مبنی بر تخریب حظیرهالقدس مرکز بهائیان در ایران احساس خطر کردند و در پی آن ایادی، پزشک مخصوص شاه مدتی از ایران خارج شد. بهائیت جهانی این تصور را داشت که ایران ارض موعود بهائیان به حساب میآید.
در نهایت آیتالله فلسفی میگوید: «نتیجۀ مقاومت من تا پایان رمضان سال ۳۴ راجع به بهائی ها این شد که شاه از من خشمگین شود و لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پیام های آیتالله بروجردی قطع گردید بلکه از سوی امام جمعه تهران دیگر برای سخنرانی دعوت نشدم و پخش سخنرانیهایم از رادیو ممنوع شد.
حجت الاسلام والمسلمین فلسفی خطیب ارزشمند و توانا و سخنور بی همتایی بود که در جهت پیشبرد اهداف و آرمان های نهضت امام(ره) و انقلاب اسلامی با حضور فعّال و سرنوشت ساز خود در صحنه های گوناگون سیاسی ، مبارزاتی و تبلیغاتی نقش موثر و به سزایی داشت. ایشان در دوران پیش از انقلاب اسلامی در سخنرانی های خود درباره دین اسلام ، مسئولیت های دینی ، روابط اجتماعی انسانها ـ علل انحطاط اخلاقی جوانان و به خصوص در مسایل سیاسی روز و روشنگری و افشاگری عملکرد رژیم سفاک پهلوی وقت ، بارها توسط مأموران ساواک بازداشت شده و ممنوع المنبر گردید. و حتی ساواک با استخدام فردی قصد آسیب رساندن به ایشان را می نماید که با هوشیاری و توکل وی به خداوند این سوءقصد ناکام ماند.
امام خمینی(ره) به مقام و منزلت آقای فلسفی از آغاز آگاهی داشتند از این رو ، او را « زبان گویای اسلام » ودر پیام دیگر او را « سخنگوی دیانت اسلام » خواندند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علیرغم کبرسن همچنان در سنگر تبلیغ به ادای وظیفه مشغول بود و در سال ۱۳۷۷ در سن ۹۳ سالگی در اثر کسالت به جوار رحمت حق شتافت. ۱۵ وی در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی در مقبره آیت الله کاشانی به خاک سپرده شد. از ایشان تألیفات بسیاری در زمینههای گوناگون روانشناسی، دینی برجای مانده که علاوه بر آنها تعدادی مقاله و سخنرانی نیز از ایشان در کتاب اسرار خلقت به چاپ رسیده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی حجت الاسلام فلسفی همچنان به فعالیتها و منبرهای روشنگر خویش ادامه داد و سرانجام در روز ۷۷/۹/۲۷ دارفانی را وداع گفت و در جوار حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در مقبره آیت الله کاشانی به خاک سپرده شد.
تالیفات فلسفی
این مرد بزرگ در کنار منابر معنوی و سیاسی که در تکامل فرهنگ اسلامی آثار ماندگار تاریخی بر جای گذاشت و تدریس فن خطابه و منبر ، سبک و مکتب نوینی از منبرداری را در تاریخ معاصر تأسیس کرد. او تألیفات مفیدی در موضوعات مختلف بر اساس همان شیوه و سبک منبری خود بجای گذاشت که از جمله آنها میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
- کودک از نظر وراثت و تربیت
- جوان از نظر عقل و احساس
- آیهالکرسی؛ پیام آسمانی توحید
- بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات
- اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی
- معاد از نظر روح و جسم، سه جلد
- سخن و سخنوری از نظر بیان و فن خطابه، یک جلد
- شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق (صحیفه سجادیه)، سه جلد.
- پاسخ دفتر نشر آثار فلسفی به ادعای شجونی
نقل ادعای پرویز ثابتی از سوی رشید پور ، سخنان شجونی و پاسخ دفتر حفظ آثار فلسفی
رضا رشید پور در برنامه “دید در شب ” با نقل ادعای پرویز ثابتی، معاون امنیت داخلی ساواک، در کتاب خاطرات خود با عنوان «در دامگه حادثه» که در آمریکا منتشر شده مبنی بر این که ساواک با فریب برخی روحانیون و تهیه فیلم و عکس از ارتباط پنهانی آنها با زنان موفق شد، مخالفان سرسخت حکومت را ساکت و وادار به همکاری با این سازمان کند و پاسخ شجونی مبنی بر اینکه ” این برنامه را ساواک برای چند نفر از وعاظ مشهور تهران انجام داد. برای مرحوم فلسفی، حجازی، بنده و به اعتراف خودشان برای ٣٠٠ نفر از وعاظ معروف. یک نفر آقای تهامی بود. معاون ساواک تهران و یکی هم آقای کمالی بود که بعدها چندین بار من را بردند و بدترین شکنجهها را انجام دادند. ما رفتیم نشستیم شروع کردند، صحبت کردن که ساواک چنین است و چنان است. شما آخوندها فکر کردید میتوانید شاه را برکنار کنید؟ تو میروی منبر باید با ما همکاری کنی… دیدم دو نفری یک چمدان به چه بزرگی را دارند میآورند. چمدان را وارونه کردند روی میز. روی میز پر شد از عکس بنده با یک خانم. من دیوانه شدم. رفتم مستقیم خانه آقای فلسفی. گفتم شما پدر مایی، رئیس جامعه وعاظی. نگفت برای من هم درست کردند. فلسفی پا شد و راه رفت و گفت هر کسی که فیلمبرداری کرده غلط کرده. یهذره حالم جا آمد بیرون آمدم و یک آقایی من را سوار کرد. مرحوم شیخ جواد مناقبی بود. به من گفت: شجونی عکس فلسفی رو دیدی؟ گفتم: نه، دست انداخت عکسو برداشت. دیدم عکسش با همون خانومیه که با من عکسش بود… بعدها در مورد آقای فلسفی گفتند که به عنوان محلل از آقای فلسفی استفاده کردند.”
مؤسسه نشر آثار حجتالاسلام محمدتقی فلسفی، درباره ادعای شجونی در برنامه «دید در شب» سوم دی ماه، پاسخی اختصاصی برای «شرق» ارسال کرده بود که به شرح زیر است:
۱- ساواک در سال ١٣۴٧ نسبت به تهیه عکس علیه مرحوم حجتالاسلام فلسفی مبادرت میورزد و سه سال بعد در بهمن ١٣۵٠ پس از سخنرانی معروف ایشان در دفاع از امام خمینی (ره) و علیه دو سناتور مجلس سنا، عکس مذکور را به طور گسترده در سراسر کشور از طریق پست برای صنوف مختلف ارسال مینماید که شرح آن به همراه اسناد و گزارشهای ساواک و مونتاژبودن عکس به تفصیل در کتاب خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی آمده است. این کتاب در سال ١٣٧۶، یک سال قبل از فوت حجتالاسلام فلسفی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردید که در این جوابیه تنها به دو مورد از اسناد اشاره میگردد.
۲- کمتر از چهار هفته پس از انتشار عکس «مرکز سنجش وزارت اطلاعات» در بولتن خود، از بازتاب منفی انتشار عکس مرحوم فلسفی در جامعه چنین خبر میدهد: «انتشار عکسهایی از آقای فلسفی، انعکاس بسیار بدی در افکار و اذهان عمومی داشته و مردم با بدبینی خاصی میگویند این عکسها مونتاژِ دولتی است که میخواسته است بدین وسیله بر روی اعمال و هدفهای خاص خویش پوشش گذارد و این گفته اغلب طبقات مطلع کشور است.» (سند شماره ٢٨٠ کتاب خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی)
۳- جالبترین گزارش ساواک درباره بازتاب نظرات مردم نسبت به عکسها، گزارش ساواک کردستان میباشد که مینویسد: ملاحسین ادیبی (امامجمعه وقت سقز) عکس ارسالی را ساختگی و جعلی میداند، زیرا در عکس، انگشترهای مشارالیه در انگشت سبابه و وسط دیده میشود که این برخلاف قواعد روحانیت بوده و معمولا روحانیون انگشترها را در انگشت کوچک خود و بعد از آن قرار میدهند. (سند شماره ٢٧۵ همان کتاب)
۴- شگفت آن که عکسهای به یادگار مانده مرحوم حجتالاسلام فلسفی که تعدادی از آنها در کتاب خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی نیز آمده است، گواهی است بر این مدعا که ایشان هیچگاه در طول عمر خود از انگشتر استفاده نکرد و دست راست و چپ او همواره فاقد انگشتر بوده است که به عنوان نمونه در تصاویر ایشان در کنار مرحوم آیتالله خوئی در نجف (دهه٣٠)، در کنار مرحوم آیتالله سیدعلی بهبهانی در اهواز (دهه ١٣۴٠) و همچنین در کنار مرحوم آیتالله پسندیده (سال ١٣۵٨) واضح و مشخص است (تصاویر ضمیمه همان کتاب). این تصاویر جعلیبودن عکسهای منتسب به مرحوم حجتالاسلام فلسفی را بهخوبی اثبات مینماید.
۵- در پایان جای بسی تأسف است، خطیبی که در صف مقدم اقدامات روحانیت علیه رژیم شاه قرار داشت و امام خمینی(ره) او را «زبان گویای اسلام» نامید، برای دفاع از امام در مقابل ایادی رژیم شاه مورد این هجمه ناجوانمردانه ساواک در سال١٣۵٠ قرار گرفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ممنوعالمنبر گردید، در برنامه «دید در شب» سوم دی ماه ٩۴ آن هم میهمان برنامه در برابر دیدگان نسلی که به اقتضای سن و سال، دور از حوادث و مبارزات دشوار آن دوران علیه رژیم شاه و عواقب آن بوده است، اینگونه برخلاف واقع و حقیقت، با مرحوم فلسفی برخورد نموده و این ادعا را به صورتی موهوم و بیربط بیان مینماید.
- پایگاه اطلاع رسانی آستان حضرت عبدالعظیم
- پرتال جامع علوم انسانی
- خبرگزاری دانشجویان ایران
- خبرگزاری تسنیم
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زبان گویای اسلام، ج ۹، ۱۳۷۸، ص یازده
- مرکز اسناد تاریخ اسلامی، خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، ۱۳۷۶، ص ۱۹۰٫
- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۱، ۱۳۷۰، ص ۳۷۴۱۵-
- حسینخادمی، یاران امام به روایت اسناد، مرکز اسنادانقلاب اسلامی، ج ۱۹،ص ۱۸۵٫
- خاطرات و مبارزات حجتالاسلام فلسفی، ص ۱۹۹- ۱۹۶٫
روزنامه شرق
نویسنده: علی سامعی